Quantcast
Channel: ایران امروز
Viewing all 37569 articles
Browse latest View live

رونمایی از منشورحقوق‌شهروندی

$
0
0
رونمایی از منشورحقوق‌شهروندیيكشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۵ دستیار ویژه رئیس‌جمهور در امور حقوق شهروندی، پیرامون آخرین وضعیت منشور حقوق شهروندی و اینکه آیا در دولت یازدهم از این منشور رونمایی می‌شود یا خیر، گفت: قرار است در دهه آخر آذرماه رئیس جمهور از منشور حقوق شهروندی رونمایی کنند.الهام امین زاده با اشاره به توجه ویژه رئیس جمهور به حقوق شهروندی افزود: رئیس جمهور بر روی این منشور فقط در ۲-۳ هفته اخیر نزدیک به ۳۰ ساعت وقت گذاشته‌اند و در آن مباحث مختلف را برررسی کرده‌اند. وی اظهار کرد: ازجمله مواردی که در این منشور بدان توجه شده و مورد بررسی قرار گرفته، این است که در این منشور حتما باید قوانین جمهوری اسلامی، مبانی فقهی و اختیارات سایر قوا لحاظ شود که همین‌گونه نیز هست.

پرونده جدید پایداری علیه دولت!

$
0
0
پرونده جدید پایداری علیه دولت!بودجه نهاد ریاست جمهور نجومی است يكشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۵ برخی تمایل چندانی به پایان یافتن برخی چالش‌ها ندارند كه حقوق‌های غیر متعارف از آن جمله است. دولتي‌ها در روزهای اخیر گزارش‌هایی درباره پیگری بازگرداندن این پول‌ها به خزانه ارائه مي‌دهند اما افرادی مانند رئیس جمع نمایندگان استان اصفهان در مجلس با اظهاراتی كه نشانه‌ای از آرامش بخشی ندارد موضوعات جدیدی را مطرح مي‌كند. موسوی لارگانی با اشاره به افزایش بودجه در برخی بخش‌ها تصریح كرد: بودجه نهاد ریاست‌جمهوری افزایش نجومی در بودجه سال ۹۶ داشته است، حال اینكه مردم از دولت، مجلس و قوه قضائیه انتظار دارند در زمانی كه فشار اقتصادی زیاد شده به جای اسراف در صرف هزینه‌ها برنامه‌ریزی كنند. وی پیرامون گزارش عادل آذر رئیس دیوان محاسبات كه از صدا و سیما پخش شد، گفت: ایشان گفت فقط ۱۰ نفر هستند كه حقوق‌ها را برنگردانده‌اند، این موضوع اصلا برای مردم قابل قبول نیست، چون به عنوان مثال كسی كه یك سال یا دو سال پبش ۵۰۰ میلیون تومان وام صفر درصد و حقوق ۵۰، ۶۰ میلیونی مي‌‎گرفته است، زمین و دلار كه نه حتی اگر خاك هم خریده بود مقدار زیادی ارزش افزوده داشت، بنابراین این فرد خیانت كرده و باید به محاكم قضائی معرفی شود. حقوق بالا خلاف قانون نبود، غیرمنصفانه بود اما در كنار این نماینده كه اكنون موضوع بودجه نجومی را مطرح كرد، نایب‌رئیس مجلس به نوعی دیگر به موضوع حقوقهای نامتعارف ورود پیدا كرد. مسعود پزشكیان درباره حقوق‌های نجومی گفت: من الان حقوقم فلان رقم است، وجود هم دارد. كجایش خلاف قانون است؟ اما منصفانه و عادلانه نیست. نماینده تبریز در پاسخ به سوالی درباره حقوق‌های نجومی گفت: برخی از دریافت‌ها تخلف نبوده است، اما برخی دیگر تخلف است. با آنهایی كه خلاف چارچوب قانون عمل كرده‌اند باید برخورد شود و در این سوی موضوع نیز باید مقررات و چارچوب درست شود. پزشكیان گفت: با رسانه‌ای صحبت مي‌كردم؛ گفتم پزشكان پول مفت دریافت مي‌كنند، خبرنگار پرسید كه چه كسی را مي‌گویم؟ گفتم كه من پول مفت دریافت مي‌كنم؛ این پول مفتی كه گفتم دریافت مي‌كنم خلاف قانون نیست، قانونا به من پول مي‌دهد. وی ادامه داد: حالا این آقایان گفتند فلانی مفت‌خور است؛ فرقی نمي‌كند كه از بیت‌المال بگیرد یا مردم در مطب بدهند؛ مگر پول مردم و بیت‌المال با هم فرق مي‌كند؟ وی بیان داشت: بیت‌المال یعنی چه؟ همین پول بیت‌المال است كه مي‌شود حقوق؛ پس یا [مدیر] پول را از دولت مي‌گیرد یا [پزشك] از مردم، اما در هر صورت دارند از مردم مي‌گیرند. پزشكیان گفت: من الان حقوقم فلان رقم است، وجود هم دارد. كجایش خلاف قانون است؟ اما منصفانه و عادلانه نیست. خودمان نشسته‌ایم و این اختیارات را [به هیات‌مدیره شركت‌ها و سازمان‌های دولتی] داده‌ایم، حال چگونه مي‌گوییم خلاف قانون است؟ نایب‌رئیس مجلس با تاكید بر اینکه اگر سیستم را درست نكرده و شعاری عمل كنیم، مشكل حل نمي‌شود، گفت: از یكی خوشمان نمي‌آید مشكلش را رو مي‌كنیم، اما آن یكی از این بدتر است اصلا حرفی از او نمي‌زنیم. پزشكیان گفت: كل پولی كه در این حقوق‌های اضافه داده‌اند ۱۰۰ میلیارد نمي‌شود اما ۱۲ هزار میلیارد و سه هزار میلیارد و ۵ هزار میلیاردها را هنوز دارند بررسی مي‌كنند.

قرارداد با بوئینگ امضا شد

$
0
0
قرارداد با بوئینگ امضا شدایلنا قرارداد خرید هواپیماهای جدید از بویینگ پس از ۳۷سال تحریم، به امضا رسید. به گزارش خبرنگار اقتصادی ایلنا؛ علی رغم فضایی که برخی رسانه‌ها در خصوص نتیجه بخش نبودن توافق برجام در زمینه خرید هواپیما از ایرباس و بویینگ ایجاد کرده بودند، قرارداد خرید هواپیماهای «نو» از بویینگ بین ایران ایر و این کمپانی به امضا رسید. طبق قرارداد ایران ایر و بوئینگ 80 فروند هواپیما از تایپ‌های  MAX-737 ، 777-300 و  777 X هستند و ارزش اسمی این قرارداد چیزی حدود ۱۷ میلیارد دلار است. قرارداد بویینگ و ایران ایر در حالی منعقد می شود که بسیاری از رسانه‌های مخالف دولت مدعی بودند؛ برجام نمی تواند کارکردی برای خرید هواپیماهای نو داشته باشد و با بر سر کارآمدن ترامپ به عنوان رییس جمهوری جدید دولت آمریکا، خرید هواپیما از آمریکا را منتفی می‌دانستند. هر چند که به نظر می رسید از آنجایی که مذاکرات با شرکت اروپایی-آمریکایی ایرباس زودتر انجام شده، قرارداد خرید از این کمپانی زودتر از بویینگ به سرانجام برسد و قطعی شود اما پیشتازی بویینگ نشان داد، این معامله نه یک جریان سیاسی بلکه یک رقابت کاملا اقتصادی بین شرکت های بزرگ دنیا است و این شرکت‌های بزرگ جهانی در رقابت برای دست یافتن به بازار ایران هستند. مهر ماه امسال بود که اوفک مجوز فروش هواپیما به ایران را به شرکت های ایرباس و بویینگ داد. طبق این مجوز قرار است که بویینگ ۱۰۰ فروند هواپیما و ایرباس ۱۱۸ فروند هواپیمای نو به ایران‌ایر (شرکت هواپیمایی ملی ایران) به صورت غیر نقدی و لیزینگ بفروشد. گفته می شود؛ قرارداد خرید هواپیما از ایرباس هم به زودی قطعی خواهد شد.  چندی پیش فخریه کاشان، قائم مقام وزیر راه و شهرسازی اعلام کرد؛ توافق‌ها با موسسات مالی خارجی برای خرید ۷۷ فروند هواپیمای جدید به صورت لیزینگ انجام شده است. همچنین فرهاد پرورش، مدیرعامل ایران ایر چندی پیش به ایلنا خبر داده بود که اضافه کردن بند جریمه در قرارداد برای شرایط احتمالی، جزو شروط ایران در مذاکرات برای خرید هواپیما است. ایلنا در اخبار بعدی جزییات دقیق‌تری از توافقات انجام شده بین ایران ایر و بویینگ را منتشر می‌کند.

بازهای آزادی کردستان مسئولیت حملات استانبول را به عهده گرفت

$
0
0
بازهای آزادی کردستان مسئولیت حملات استانبول را به عهده گرفتبی بی سی فارسی یک گروه کرد به نام ‘بازهای آزادی کردستان’مسئولیت حملات مرگبار بشیکتاش در استانبول را به عهده گرفته است. انفجار دو بمب که گفته می‌شود با هدف آسیب رساندن به پلیس ضدشورش ترکیه کار گذاشته شده بود، ۳۸ کشته و دست‌کم ۱۶۶ زخمی برجای گذاشت. گروه بازهای آزادی کردستان یک گروه انشعابی از حزب کارگران کردستان (پ‌ک‌ک) است که در گذشته هم حملات اتحاری انجام داده است. رجب طیب اردوغان، انفجار شب گذشته (شنبه ۱۰ دسامبر، ۲۰ آذر) در استانبول را به شدت محکوم کرده و این انفجارها را “تروریستی”خوانده است. بر اساس گزارش‌ها از ترکیه وزارت کشور ترکیه گفته است که ۱۰ نفر در ارتباط با این حادثه دستگیر شده‌اند. همچنین امروز (یکشنبه) در ترکیه “عزای عمومی”اعلام شده و پرچم‌های این کشور بر فراز اماکن دولتی به حالت نیمه افراشته درخواهند آمد. وزارت کشور ترکیه اعلام کرده است که در این واقعه یک خودروی بمب‌گذاری شده با هدف کشتن ماموران پلیس منفجر شده است و انفجار دیگر هم توسط بمب‌گذاری انتحاری صورت گرفته است. خشایار جنیدی، خبرنگار بی‌بی‌سی فارسی در استانبول، که در ۲۰۰ متری محل واقعه بوده، شنیده شدن دو صدای انفجار و تیراندازی و بلند شدن دود غلیظ از نزدیکی استادیوم را شاهد بوده است. وی می گوید که مکان انفجارها حدود ۸۰۰ متر از میدان تقسیم ترکیه فاصله داشته و موج انفجار، شیشه‌های ساختمان های متعدد از جمله دفتر بی‌بی‌سی در استانبول را خرد کرده است. هنوز هیچ گروه یا سازمانی مسئولیت این انفجارها را بر عهده نگرفته است. انفجار دو ساعت بعد از دیدار حساس میان دو تیم مطرح فوتبال ترکیه؛ بشیکتاش و بورسااسپور روی داده است.

مصر: انفجار در کلیسای قبطی در قاهره ‌ده‌ها کشته و مجروح بر جای گذارد

$
0
0
مصر: انفجار در کلیسای قبطی در قاهره ‌ده‌ها کشته و مجروح بر جای گذاردار اف ای فارسی انفجار یک بمب در کلیسای قبطی در قاهره دست‌کم ۲۵ کشته برجای گذارد. وزارت بهداشت مصر با تائید این خبر اعلام کرد، احتمال می‌رود شمار قربانیان این حادثه افزایش یابد. شمار زخمی‌شدگان این حادثه تاکنون دست‌کم ۳۵ تن اعلام شده است. هنوز هیچ گروهی مسئولیت این انفجار را برعهده نگرفته است. انفجار حوالی ساعت ١٠ صبح به وقت محلی (۸ صبح به وقت جهانی) در کلیسای “سنت مارک”* در قاهره رخ داد. کلیسای سنت‌مارک، کلیسای مرکزی ارتدوکس مصر است. برخی منابع محلی می‌گویند صدای انفجار در تمامی محله‌ای که این کلیسا در آن واقع شده، به گوش رسیده است. مسیحیان قبطی حدود ۱۰ درصد از جمعیت مصر و بزرگترین گروه مسیحیان این کشور را تشکیل می‌دهند. پس از بهار عربی در مصر و سقوط حسنی مبارک، رییس‌جمهوری پیشین این کشور، در فوریه ۲۰۱۱ و افزایش قدرت اخوان‌المسلمین در مصر، مسیحیان قبطی بیش از گذشته به حاشیه رانده شدند. در آوریل ۲۰۱۳، درگیری در برابر کلیسای سنت‌مارک به کشته‌شدن ۲ نفر انجامید. این درگیری پس از آن رخ داد که مسیحیان قبطی به هنگام تشییع جنازه چهار مسیحی قبطی که در نزاع‌های مذهبی کشته شده بودند، دست به اعتراض زدند.

ثبت غیرقانونی ۴۳ هزار مورد ازدواج کودکان در ایران

$
0
0
ثبت غیرقانونی ۴۳ هزار مورد ازدواج کودکان در ایراندویچه وله فارسی یک نماینده مجلس ایران می‌گوید تخلف برخی دفاتر ثبت ازدواج، موجب افزایش ازدواج کودکان در کشور شده است. کارشناسان از ثبت ازدواج ۴۳ هزار دختربچه ۱۰ تا ۱۵ ساله، بدون رعایت قوانین و مقررات موجود خبر می‌دهند. محمدعلی پورمختار، نماینده بهار و کبودرآهنگ و عضو کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس، روز یکشنبه (۲۱ آذر/ ۱۱ دسامبر) به خبرگزاری “خانه ‌ملت”گفت: «برخی دفاتر ثبت ازدواج بدون توجه به الزامات قانونی، با ثبت سن غیر واقعی دختران شرایط ازدواج آنها را فراهم می‌کنند.» این نماینده مجلس افزود: «در برخی موارد ثبت ازدواج در دفاتر به شکل نادرستی انجام می‌شود، به این معنی که سن واقعی دختران ثبت نمی‌شود و سن بالاتر از حد قانونی ثبت می‌شود. بنابراین سوءاستفاده‌هایی این چنینی صورت می‌گیرد.» روز شنبه (۲۰ آذر) شهلا اعزازی، جامعه‌شناس و استاد مطالعات زنان در “همایش بررسی ازدواج کودکان”در تهران اعلام کرد که در حال حاضر ۴۳ هزار مورد ازدواج دختربچه‌های ۱۰ تا ۱۵ ساله در کشور وجود دارد که از این تعداد ۲ هزار دختربچه و پسربچه از همسر خود جدا شده یا بیوه شده‌اند. شهلا اعزازی با اظهار نگرانی از افزایش آمار ازدواج کودکان در کشور گفت، در سال ۹۴ نسبت به سال ۹۳ تعداد ازدواج کودکان ۱۰ هزار مورد افزایش داشت و طلاق آنها هم روندی به رو به رشد دارد. این جامعه‌شناس اضافه کرد: «برخلاف تصور عمومی که بیشترین ازدواج کودکان در روستاها رخ می‌دهد، بررسی‌ها نشان می‌دهد که بیش از نیمی از این ازدواج‌ها، در شهرها صورت می‌گیرد و تعداد دختران کودکی که در شهرها زندگی می‌کنند، بیشتر از روستاهاست.» به اعتقاد این استاد مطالعات زنان، مسئله ازدواج در سنین پایین به همان اندازه که برای دختران آسیب دارد، برای پسرها هم مشکل‌آفرین است اما مشکلات جسمانی و اجتماعی برای ازدواج دختران در سنین پایین بیشتر است. ثبت غیرقانونی در دفاتر ازدواج محمدعلی پورمختار درباره آمار اعلام شده از سوی دکتر اعزازی درباره ازدواج دختربجه‌ها گفت، به‌نظر می‌رسد ثبت این ازدواج‌ها بدون رعایت قوانین و مقررات موجود انجام شده است؛ زیرا طبق قانون، ازدواج دختری که سنش کم باشد با رای دادگاه امکان‌پذیر است. پورمختار خواستار نظارت بیشتر بر کار دفاتر ثبت ازدواج شد و گفت: «سازمان ثبت اسناد و املاک باید بر عملکرد دفاتر ثبت ازدواج نظارت کند کما اینکه سازمان بهزیستی و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی که ماموریت اصلی حل معضلات اجتماعی را دارند هم باید به این مسئله ورود پیدا کنند، چرا که این روند ازدواج‌ها موجب افزایش طلاق می شود.» این نماینده معتقد است اگر قوانین به درستی اجرا شود می‌توان شاهد کاهش ازدواج کودکان بود. او می‌گوید معدود دفاتری که تخلف می‌کنند و موجبات این ناهنجاری را فراهم می‌کنند باید تنبیه یا تعلیق شوند یا حتی امتیازشان سلب شود چراکه این اقدام اثرگذار خواهد بود.

ترامپیسم و پیامدهای احتمالی برای ایران

$
0
0
احتمال افزایش تشنج بین ایران و امریکای ترامپ در کوتاه مدت و میان مدت بسیار بالا و خطرناک است. ترامپ هم اکنون مبادرت به تشکیل یک «کابینه جنگی» کرده است و رهبران منتخب برای شورای امنیت ملی، سازمان سیا و وزارت خزانه‌داری بهترین شاهد این ادعا است و لیست کسانی که برای وزارت دفاع و وزارت امور خارجه در نظر گرفته شده‌اند نیز حکایت از شکل گیری چنین کابینه‌ای دارد.استاد دانشگاه راتگرز، امریکا دسامبر ۲۰۱۶ انتخابات ۲۰۱۶ امریکا که به انتخاب آقای دانالد ترامپ منجر شد بی شک نقطه عطفی در تاریخ امریکا و شاید هم دنیا است. تاثیر این انتخابات، چه آقای ترامپ به وعده‌های خودش وفادار بماند و چه باز هم مثل اسلاف خود آنها را اجرا نکند، بر روی سیاست و اقتصاد در امریکا بسیار عمیق خواهد بود. اعتقاد دارم که اقتصاد و سیاست جهان هم به موازات تغییرات شگرفی که در امریکا اتفاق خواهد افتاد دستخوش تغییرات اساسی خواهد شد. حتی قبل از انتخاب ترامپ نیروهای سیاسی جدیدی در غرب، شامل امریکا، در حال ظهور بوده‌اند که هیچ سنخیتی با نخبگان سیاسی متعارف غرب و سیاست‌های متداول آنها ندارند. طرفداران بریکس انگلستان و بومی گرایان و پوپولیست‌ها (عوام‌گرا) در کشورهای فرانسه، اتریش، هلند، آلمان، یونان، ایتالیا و اسپانیا بخشی از این نیروها هستند که تعدادی چپ‌گرا ولی اکثریت راست می‌باشند. در امریکا مخصوصا پوپولیسم ملی‌گرا ریشه تاریخ دارد. ترامپ و این نیروها در امریکا، که بخش بزرگی از آنها به ترامپ هم رای ندادند، به دنبال تغییرات بنیادین در عرصه توازن قدرت داخلی، سیاست‌های اقتصادی و روابط با دنیای خارج هستند. از ویژگی‌های این نیروها، ملی‌گرائی نژادپرستانه در سیاست، درون‌گرائی پوپولیستی در اقتصاد، بدگمانی به سرمایه مالی، بی‌اعتمادی به جهانی شدن، ضدیت با نئولیبرالیسم اقتصادی (مخصوصا در تجارت جهانی)، و برتری‌طلبی در روابط بین‌المللی است. چرا ترامپ انتخاب شد؟ ترامپ برنده انتخابات شد چون استراتژیست‌های او توانستند ایشان را به عنوان رهبر این نیروها در امریکا جا بزنند. مشخصا، از میان دلایلی که باعث انتخاب ترامپ شدند، چهار دلیل داخلی و سه دلیل خارجی، که با هم رابطه تنگاتنگ دارند، را می‌شود عمده دانست. مهم‌ترین عامل داخلی تنزل وضغیت اقتصادی طبفات متوسط و کارگران صنعتی بود. اکثریتی از این نیروها سفیدپوست هستند که زمانی کار با دستمزد بالا و درآمد هنگفت داشتند و زندگی راحتی می‌کردند (فقرا عمدتا سیاهپوست و آمریکای لاتین‌تبار هستند). از زمان ریاست رونالد ریگان به این سو، نئولیبرالیسم اقتصادی مبنای سیاست‌گذاری اقتصادی در امریکا بوده است. این رویکرد اقتصادی از یک سو باعث خروج سرمایه و کار از امریکا شد و از سوی دیگر درهای کشور را به سوی تجارت آزاد باز کرد و رقابت کمرشکنی را به صنایع امریکا تحمیل نمود. نتیجتا صنایع سنتی امریکا کاهش یافتند و به همراه آن فرصت‌های شغلی کم شدند و با افزایش بیکاری، درآمدها پائین آمدند. در همین حال هم تکنولوزی جدید اطلاعاتی و ارتباطات که امریکا تا این اواخر در آنها دست بالا را داشت، مشاغل کم و ویژه‌ای را ایجاد کردند که مناسب بیکاران موجود نبود. به‌علاوه، بخش عمده‌ای از این مشاغل را مهاجرین تحصیل‌کرده «غصب» کردند همانطور که مشاغل پائین‌دست‌تر را مهاجرین کم‌سواد و ارزان لاتی‌تبار تصاحب کردند. عامل دوم داخلی هم اقتصادی بود. سیاست‌های اقتصادی در امریکا در دوره‌های مختلف بر روی دو محور «اشتغال کامل» و «مهار تورم» گشته‌اند. تا قبل از ریگان، سیاست‌های اقتصادی در امریکا روی محور اشتغال کامل بود و به مشکل تورم کمتر توجه می‌شد. نتیجه اشتغال بالا درآمد بالا بود چرا که دستمزدها بالا بودند. این امر باعث افزایش قیمتها و نرخ بهره می‌شد و قدرت رقابت با خارج و ارزش دارائی‌های سرمایه مالی، مخصوصا بانک‌ها، را کاهش می‌داد. تا وقتی که وضعیت برای سرمایه صنعتی و مالی قابل تحمل بود این وضعت توانست ادامه پیدا کند مخصوصا که اشتغال بالا قدرت اتحادیه‌های کارگری را هم افزایش داده بود. با انتخاب آقای ریگان، سرمایه مالی، که در سرمایه‌داری امریکا دست بالا را دارد، مبارزه خود را برای تغییر این ساست به نفع مهار تورم شروع کرد و نتیجتا سیاست نئولیبرالیسم سیاست جدید اقتصادی ریگان شد. در این راستا، ریگان قدرت اتحادیه‌های کارگری را کاهش داد و برای کاهش تورم یک سیاست رکود مدیریت شده را به اقتصاد تحمیل نمود. نتیجه این سیاست افزایش بیکاری و کاهش درآمدها برای طبقات متوسط و پائین‌دست و افزایش درآمد و ثروت برای سرمایه‌های مالی و تجاری منجمله کمپانی‌های «چند ملیتی» بود. از همین زمان تا کنون فقر مطلق و شکاف طبقاتی در امریکا بدون وقفه و به‌سرعت افزایش یافته است. درهمین حال هم با پائین آمدن تورم، بر ارزش سرمایه مالی افزوده شد و رابطه بدهی و طلب به‌ نفع این دومی تغییر یافت. نتیجتا قدرت پرداخت مردم کم و قروض آنها افزایش یافت. تجارت لجام‌گسیخته تجارت آزاد هم باعث کاهش تولیدات صنعتی، فرار سرمایه‌ها به خارج، افزایش کسری موازنه تجاری و بالاخره کاهش فعالیت‌های اشتغال زای پردرآمد گردید. نئولیبرالسم اقتصادی همچنین باعث کسری بودجه و مقروض شدن دولت‌ها شد که با افزایش مالیات‌ها و قرض بیشتر می‌توانستند زندگی کنند. این روند در انتهای راه خود در ۲۰۰۸ اقتصاد امریکا به یک «رکود بزرگ» رساند و بخش عمده‌ای از مردم و تعدادی از سرمایه‌داران را ورشکسته کرد و جماعت بزرگی حتی خانه و کاشانه خود را هم از دست دادند. در این میان، سرمایه تجاری کماکان به دادوستد پر سود خود با خارج مشغول بود اما سرمایه مالی، که به دلیل «وام‌های بد» وضعیت نابسامانی پیدا کرده بود، با کمک دولت باراک اوباما خودش را به‌ضرر مالیات دهنده‌های امریکائی موقتا نجات داد. کمک اندکی هم به یعضی از صنایع عظیم (مثل جنرال موتورز) شد. این وسط، بازنده مالیات دهنده‌ها بودند که عمدتا از طبقات متوسط سفیدپوست هستند. کارگران و نیروهای پائین‌دستی بیشترین صدمه را از سقوط اقتصاد دیدند. ترامپ توسط بخش وسیعی از این بازنده‌ها، مخصوصا از نوع سفدپوست ملی و نژادپرست انها، حمایت شد و انتخاب گردید. سومین عامل، مهاجرت گسترده، مخصوصا از مردمان کشورهای عقب‌مانده و یا در حال رشد، به امریکا بود. بخشی از این مهاجرین نیروهای کار بسیار متخصص و جمع کثیری هم کارگر ساده بوده‌اند. در میان انها مردمانی از قومیت‌ها و مذاهب گوناگون وجود دارند. این مهاجرین، که بخشی هم غیرقانونی در امریکا زندگی می‌کنند، دو تاثیر عمده روی مردم امریکا داشته‌اند. اول «غصب» کار آنها است و دوم بی‌توجهی آنها به منافع ملی امریکا. بخشی از آنها، که عمدتا شهروند دوگانه هستند، حتی با ارزش‌ها و منافع امریکا ضدیت می‌کنند و گاها منافع ملی کشور را به خاطر کشور مبداء خود به‌خطر هم می‌اندازند. در واقع بخش عمده‌ای از این مهاجرین در جامعه امریکا حل نمی‌شوند و به شکل جوامع مهاجر هم‌دین یا هم‌نژاد بیشتر در کنار هم زندگی می‌کنند و یا در ارتباط با هم عمل می‌کنند. از آن بدتر، از دید امریکائی‌ها، جمعیتی از این مهاجرین مستقیما با و یا برای کشور مبداء خود لابی و کار می‌کنند و از امریکا فقط به‌عنوان یک سکوی پرش اقتصادی-سیاسی – اجتماعی استفاده می‌برند. متاسفانه این برخورد برخی از مهاجرین جدید (در سه دهه گذشته) با امریکا در کنار فشارهای اقتصادی و تحقیر سیاسی-نظامی از خارج باعث افزایش نژادپرستی و ملی‌گرائی در امریکا شده است. در واقع وطن‌پرستی و نژادپرستی ترامپ محصول نامیمون این وضعیت است. چهارمین عامل داخلی دروغگوئی، فساد، عدم کارآئی و غیرملی بودن بخش بزرگی از نخبگان سیاسی و کمپانی‌های عظیم مالی، تجاری و مطبوعاتی امریکا است. کمتر از ۱۰ درصد مردم امریکا نمایندگان کنگره را نمایندگان واقعی خود می‌دانند و بیشتر امریکائیان معتقدند که اکثریت نخبگان سیاسی در قوای مقننه و مجریه وامدار و جیره‌خوار سرمایه‌داران داخلی و حتی سرمایه‌داران و دولت‌های خارجی هستند. اینها برای انتخاب شدن میلیون‌ها و بعضی میلیاردها دلار خرج می‌کنند و این پول‌ها عمدتا از کسانی دریافت می‌شود که انتظار برگشت انها را از طرق غیر مشروع دارند. یکی از مشکلات عمده خانم کلینتون هم همین وامداری و البته بی‌توجهی امنیتی در رابطه با ایمیل‌های شخصی و کاری بود. در همین حال هم این نخبگان، جز قول‌های دروغ دادن و سر مردم «شیره مالیدن» کار دیگری بلد نیستند. آنها عمدتا بی‌سواد و ناکارآمد هستند و در طی سالهای گذشته مدام قول «تغییر» داده‌اند اما در عمل همان سیاست‌هائی را دنبال کرده‌اند که قبلا کم و بیش اجرا می‌شد. در این رابطه، قول «تغییر» اوباما جدا مایوس‌کننده بود چرا که خواست تغییر از نیازهای غیرقابل انکار و غیرقابل اغماض جامعه امریکا شده است. استراتژیست‌های انتخاباتی ترامپ از این واقعیت‌ها در باره جامعه امریکا به‌خوبی اطلاع داشتند و می‌دانستند که باز هم قول «تغییر» کار می‌کند اما این بار آنها این وعده را برای تاثیر حتمی به‌همراه توهین و تحقیر به نخبگان سیاسی و همکاران مطبوعاتی آنها مطرح کردند. ترامپ که خودش هرگز در سیاست نبود توانست بخش وسیعی از رای دهندگان را قانع کند که این بار به ایشان غیرسیاسی اعتماد کنند، که کردند. اگر ترامپ هم سر مردم برای تغییر کلاه بگذارد آنوقت باید منتظر رشد فاشیسم در امریکا بود. سه عامل خارجی عمده که به آقای ترامپ برای انتخاب شدن کمک شایان کردند اولی «تجارت آزاد غیرمنصفانه» است که به ضدیت بخش عظیمی از امریکائی‌ها با جهانی شدن و نئولیبرالیسم انجامیده. دومی احساس «تحقیر ملی» است که امریکائی‌ها دارند و آن را نتیجه سیاست خارجی ضعیف دولت و شخص آقای اوباما می‌دانند، و سومی هم «تعهدات یک جانبه مالی-نظامی» است که بر دوش امریکا برای مدیریت امنیت جهانی و برخی کشورها کذاشته شده است. در رابطه با تجارت غیرمنصفانه، امریکائیان زیادی بر این عقیده هستند که قرارداد‌های تجاری (چند جانبه منطقه‌ای و دوجانبه)، و سیاست تجاری دولت‌های قبلی، مخصوصا اوباما، موازنه تجاری را به ضرر امریکا تغییر داده است و این امر باعث خروج ثروت و شغل از کشور شده است. آنها مخصوصا از نفتا (امریکا، مکزیک و کانادا) و معاهده تجاری بین کشورهای اقیانوس آرام (شامل چنین و ژاپن) گله‌مند هستند. ترامپ از این مشکل در کنار مشکل مهاجرین غیرقانونی (که از سوی کلینتون و اوباما حمایت شده بودند) بیشترین استفاده را در مبارزات انتخاباتی خود برد. این دو با هم در واقع هسته مرکزی فکر ضدیت ترامپ با دنیای خارج بود و شاید هم هنوز هست. مشکل احساس تحقیر بخشی از سفیدپوستان امریکا با انتخاب یک سیاهپوست به عنوان رئیس جمهور آنها در ۸ سال پیش شروع شد و در روند خود به نژادپرستی دامن زد. آقای ترامپ تا این اواخر ادعا می‌کرد که اوباما در امریکا متولد نشده است و بنابراین ریاست‌اش غیرقانونی است. در همین حال هم متاسفانه آقای اوباما نه تنها کمکی به رفع این احساس نکرد که با رفتارهای خودپسندانه در سیاست داخلی (حکومت کردن با بکارگیری قدرت رئیس جمهور -مثلا در رابطه با برجام و سیاست بیمه درمان) و عملکرد ضعیف در حوزه سیاست خارجی (در رابطه با روسیه، سوریه، اوکراین، و غیره) به این احساس تحقیر و نژادپرستی بیش از پیش دامن زد. در این رابطه باید به کاهش احترام برای امریکا در دنیا، جدی نگرفتن قدرت آن، و بالاخره دلخوری شدید بعضی از متحدین سنتی امریکا از دولت اوباما، به‌خصوص اسرائیل و عربستان، اشاره کرد. و بالاخره، بخشی از مردم امریکا فکر می‌کنند که تعهدات مالی و نظامی امریکا با وضعیت اقتصادی فعلی آن جور درنمی‌آید و می‌باست بخشی از این تعهدات دو جانبه و چند جانبه بر روی دوش آنهائی که مستقیم و یا غیر مستقیم ذی‌نفع هستند منتقل شود. حتی بهتر، آنها می‌گویند که امریکا باید برای دادن خدمات امنیتی از این کشورها کمک هزینه بگیرد. در این رابطه باید به ضدیت سنتی امریکائیان به معاملات و تعهدات چند جانبه هم اشاره کرد. ملی‌گرایان و زورمداران امریکائی اغتقاد دارند که فرمول چندجانبه‌گرایی (مثل سازمان ملل) کشور آنها را به نسبت تضعیف و حتی تحقیر می‌کند. همانطور که اشاره شد، ترامپ وعده داده است که این وضعیت نامیمون داخلی و خارجی را عوض کند. از دید من ایشان بیشترین کوشش خود را برای تغییرات معنی‌دار انجام خواهد داد اما این تغییرات ساختاری نخواهند بود. با وجود اینکه ایشان «سیاسی» نیست اما دغل‌بازی‌های سیاسی را خوب بلد است و می‌داند که در صورت تخطی از اکثر قول‌های خود حتما چهار سال بعد انتخاب نخواهد شد. ترامپ حتما می‌خواهد که دوباره انتخاب شود و بخشی از طرفداران ایشان هم بسیار مصر خواهند بود که حد اقل بخش زیادی از قول‌های داده شده عملی گردد. انها می‌دانند که در غیر این‌صورت قدرت دوباره دست دمکرات‌ها می‌افتد و این بار دست آنهائی هم می‌افتد که بسیار چپ و تندرو هستند. گزینه دیگر در صورت شکست ترامپ، راست فاشیست خواهد بود که بخشی از ترامپیست‌ها از آن استقبال خواهند کرد. ترامپ و طرفداران سیاسی او می‌دانند که رای برای ترامپ نه از روی حب به ایشان که از بغض وضع و نخبگان موجود بود. تغییرات ترامپ عمدتا در سطح سیاست‌گذاری برای اقتصاد داخلی و تا حدودی سیاست خارجی متوقف خواهند شد و این تغییرات هم بیشتر به نفع بخشی از طبقات حاکم مالی و صنایع سنتی رقم خواهند خورد که در دوره‌های قبلی به نسبت بازنده بوده‌اند. این وسط نفع مهمی عاید طبقات متوسط و کارگری نخواهد شد و طبقات فرودست غیرسفید پوست حتی ممکن است شاهد بدتر شدن وضعیت معاش خود هم بشوند. در سیاست خارجی هم تغییرات در سیاست‌گذاری با یک دید اقتصادی شکل خواهند گرفت. واقعیت این است که عمده مشکلات امریکا داخلی و اقتصادی است و سیاست خارجی به نوعی منعکس کننده مشکلات داخلی هستند. ترامپیسم چیست و چه می‌خواهد؟ برای درک عمیق‌تری از تغییراتی که ممکن است پیش روی ما باشد، باید توجه داشت که ایده و حرکت ترامپ و استراتژیست‌های او بر مبنای نارضایتی عمیق مردم از وضع موجود داخلی و رابطه امریکا با دنیا شکل گرفت. این ایده و حرکت را من در اینجا به عنوان ترامپیسم مطرح می‌کنم که عمدتا بر اساس آن چهار عامل داخلی و سه عامل خارجی که در بالا تشریح شدند بنا شده است. این عوامل عبارتند از وضعیت بد طبقات متوسط و کارگری، بی‌توجهی به اشتغال در مقایسه با تورم، سیاست لیبرالی مهاجرت، مشکل مشروعیت نحبگان سیاسی، تجارت آزاد غیر منصفانه، ضدیت با جهانی شدن و نئولیبرالیسم، و تحقیر ملی. اجزاء این لیست نشانگر این واقعیت هستند که ترامپیسم عمدتا یک پدیده اقتصاد-سیاسی است که در آن اقتصاد موتور حرکت خود و سیاست هست و موتور حرکت هر دو هم ملی‌گرائی و پوپولیسم نژادپرستانه است. از این دیدگاه، رشد اقتصاد امریکا قرار است از طریق ساختن زیربناهای کشور با مشارکت بخش دولتی و خصوصی، برگرداندن سرمایه‌های سرگردان امریکا در دنیا از طریق کاهش مالیات بر کمپانی‌های بزرگ، افزایش تولیدات داخلی از طریق کاهش هزینه کارگاه‌های مولد، حفاظت اقتصاد امریکا از رقابت‌های «غیر منصفانه» جهانی از طریق ترمز گذاشتن بر تجارت باز، و بستن مرزهای کشور بر روی مهاجرین خارجی در جستجوی کار در امریکا تامین شود. همه این اقدامات قرار است در راستای افزایش اشتغال، درآمد، ثروت و سرمایه برای امریکائیان «اصیل» یعنی سفیدپوست سازمان داده شوند و در نهایت رشد اقتصاد را بومی، قوی و با دوام کنند. بمعنی دیگر، تکیه ترامپیسم روی ساختن یک اقتصاد سرمایه‌داری ملی خودکفای محافظت شده از «خارجی‌ها» برای سفیدپوستان و سرمایه‌داران امریکا خواهد بود. ترامپ اعتقادی به سیاست اقتصادی نئولیبرلیسم مورد حمایت صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی، یعنی سیاست اقتصادی افسارگسیختۀ بازار بدون کنترل و تجارت خارجی کاملا باز، ندارد و طرفداران او عمدتاً آمریکائیان سفیدپوستی هستند که در این چند دهۀ گذشته بازنده بوده‌اند. شغل آنها با سرمایه‌داران به خارج رفته و یا در داخل توسط مهاجرین گرفته شده است و سیاست خارجی لیبرال هم باعث تحقیر آنها شده است. به اعتقاد ترامپ تجارت آزاد، ترتیبات تجاری منطقه‌ای، و دخالت‌های نظامی مبتنی بر اهداف صرفا استراتژیک و نه عمدتا اقتصادی (که باعث تحقیر امریکا شده‌اند) به ضرر آمریکا بوده‌اند و فکر می‌کند که برخی کشورها از جمله چین، ژاپن و کره جنوبی به آمریکا «اجحاف تجاری» و دیگران به آن «اجحاف سیاسی» کرده‌اند. اما ترامپ نمی‌‌خواهد که این اجحافات علیه آمریکا، که عمدتا در زمان اوباما اتفاق افتاده‌اند، با زور نظامی جبران گردد. برعکس، ترامپ می‌خواهد که آمریکا دوباره آقای اقتصاد دنیا شود و برای رسیدن به این منظور هر کاری را مجاز خواهد دانست. محافظت شدید از بازار داخلی، تحمیل هزینه‌های نظامی به متحدان برای مدیریت جهانی و فروش وسیع سلاح به هر کشوری که سلاح بخواهد و یا آمریکا بتواند خریدن سلاح را به آن کشور تحمیل کند، از برنامه‌های اقتصادی ترامپ خواهد بود. هم‌اکنون ترامپ می‌گوید آلمان، ژاپن و کرۀ جنوبی باید هزینۀ آمریکا برای نگهداری نیروهای نظامی خود در آن کشورها را بپردازند و کشورهای عربی هم باید متقبل هرینه بیشتری برای امنیت خود شوند وگرنه آمریکا آنها را از زیر چتر حمایتی خود درخواهد آورد. برای نائل شدن به این هدف، ترامپ عملا در حال شکل دادن یک «کابینه جنگی» است. ترامپیسم با روند جهانی شدن، تجارت و سرمایه‌گذاری آزاد جهانی، و رقابت جهانی که از دید ایشان علیه امریکا عمل می‌کنند و یا حداقل منصفانه نیستند مشکل اساسی دارد و علت این مشکل را هم عمدتا در مدیریت اشتباه رهبران امریکا در مواجهه با روند جهانی شدن می‌داند. از دید ترامپ و متحدین او، این رهبران در سیاست داخلی و خارجی باندازه کافی ملی نبوده‌اند و یا نتوانسته‌اند در سیاست‌گذاریهای داخلی و مذاکرات جهانی برای منافغ اقتصادی امریکا نقش‌آفرینی کنند. آنها گاها دچار توهم «اقتصاد برتر» و «رهبری جهانی» شده و به قبول شرایطی تن داده‌اند که عمدتا با منافع ملی و اقتصادی امریکا در ضدیت هستند. از این دیدگاه است که ترامپ قول داده است «مرداب واشینگتن» را از این نخبگان گندیده پاک کند. باید توجه داشت که در نهایت خود دیدگاه ضدیت با جهانی شدن و مخالفت با تجارت آزاد به سیستم نئومرکانتالیسم (تجارت‌گرائی نو) در اقتصاد و به یونیلاتریسم (یکطرفه گرائی) در سیاست خارجی می‌رسد که در چارچوب آنها تصمیمات و مبادلات اقتصادی و سیاسی می‌بایست به‌طور یکطرفه از سوی امریکا گرفته شود و به سود امریکا هم تمام شود. لکن این امر فقط وقتی ممکن می‌شود که هم رهبران امریکا با قدرت عمل کنند و هم آنها پشتوانه نظامی قدرتمند داشته باشند. به عبارت دیگر، فکر اقتصاد-سیاسی در امریکا (شاید هم در کشورهای بزرگ و قدرتمند سرمایه‌داری دیگر) به سوی یک سیستم «نواستعماری -نوتجاری» پیش خواهد رفت و فشار امریکا را بر بیشتر کشورهای دنیا برای کسب امتیازات اقتصادی بیش از پیش افزایش خواهد داد. در این مبارزه جهانی به رهبری امریکا، که فرمول اصلی آن برد-باخت خواهد بود، آن دسته از کشورها که نتوانند قدرت‌های سیاسی و نظامی پیش‌گیرانه ایجاد کنند، همچون در دوره استعماری، بازنده ترامپیسم خواهند بود. از این دیدگاه، ترامپ از دخالت در امور دیگر کشورها، وقتی پای اقتصاد در میان باشد، ابایی نخواهد داشت و برای گرفتن امتیازات اقتصادی ممکن است از زور نظامی هم استفاده کند. به عبارت دیگر، ترامپ طرفدار سیستم تجارت‌گری نو و زورمدار است که در سالهای ۱۵۰۰ تا ۱۸۰۰ متداول بود و طی آن قدرت‌های آن زمان با زور کلونالیستی خود تجارت یک‌طرفه به کشورهای ضعیف‌تر مثل ایران و کلونی‌ها تحمیل می‌کردند. یعنی ترامپ ضمن فشار بر کشورها برای باز کردن درب‌های خود بر روی تجارت امریکا، بازارهای آمریکا را برای استفادۀ تجاری دیگران محدود خواهد کرد. به عبارت دیگر، ترامپ به دنبال تغییر مناسبات اقتصاد بین‌الملل به نفع آمریکا خواهد بود. این امپریالیسم جدیدی است که ترامپ موجب رشد آن خواهد شد و احتمالا اروپا را هم به دنباله‌روی خود مجبور می‌کند. جنگ سرد اقتصادی بین‌المللی، حتما در دستور کار ترامپ قرار خواهد گرفت و لبۀ تیز این درگیری هم به سوی چین خواهد بود؛ جنگی که می‌تواند همۀ اقتصادهای بزرگ دنیا را به مخاطره بیاندازد. شاید هم همچون دوره‌های قبل از دو جنگ جهانی، ترامپیسم در نهایت خود به مبارزه «بین-امپریالیستی» و جنگ اقتصادی فلج‌کننده برای اقتصادیات دنیا، منجمله خود امریکا، منتهی شود. آنچه مسلم است این است که این جنگ اقتصادی در جهت منافع توده‌های امریکائی نخواهد بود و هدف ترامپ و همکارانش هم بیشتر توزیع ثروت دوباره در سطح دنیا به سود امپریالیست‌های امریکا است. در واقع این تفکر که می‌گوید می‌خواهد امریکا و امریکائیان را از شر خارجیان در امان بدارد در ذات خودش هم نژادپرستانه و هم عوام‌فریبانه است چون استثمار داخلی را نه تنها پذیرا است که آن را در جهت استعمار نو سازمان داده و تشدید هم خواهد کرد. برای نمونه، با اینکه ترامپ از کاهش فقر حرف می‌زند نمی‌‌خواهد که سطح بسیار نازل حداقل دستمزد‌ها، که به همراه بیکاری، عامل اصلی فقر است، افزایش یابد. ترامپ با ایران چه خواهد کرد؟ واقعیت این است که دونالد ترامپ یک ملی‌گرای نژادپرست است و ملی‌گرایان نژادپرست می‌توانند به همراه توده‌های بازنده بسیار خطرناک باشند. ترکیب این تمایلات و مسائل می‌تواند به رشد فاشیسم در آمریکا کمک کند که در این‌صورت به اصطلاح فاتحه دنیا خوانده است. این دقیقا همان مسیری است که آلمان و ایتالیا را در سال‌های بین دو جنگ جهانی به سوی فاشیسم هدایت کرد. اگرچه آمریکا نهادهای دمکراتیک قدرتمند دارد و نخبگان سیاسی‌اش هم، در طول تاریخ، انعطاف بیشتری برای تغییر نشان داده‌اند، با این وصف نمی‌‌شود خطر ظهور فاشیسم در آمریکا را نادیده گرفت. از یک طرف ملی‌گرایی و نژادپرستی افراطی در امریکا شکل خواهد گرفت و تقاضای طبقات متوسط و فرودست برای وضعیت اقتصادی و سیاسی بهتری دائماً زیاد خواهد شد. از طرف دیگر نخبگان سیاسی فعلی منجمله ترامپ علاقه‌ای به یک تغییر اساسی در جهت بهبود وضع توده‌ها از خود نشان نمی‌‌دهند و کماکان مشغول عوام‌فریبی هستند. این رهبران ممکن است حتی قابلیت تغییرات داخلی را هم از دست داده باشند که در این‌صورت برای تخلیه فشار داخلی حتما به ماجراجوئی‌های بین‌المللی روی خواهند آورد. با توجه به همه شرایط و شواهد موجود، این ماجراجوئی‌ها حتما علیه نیروهای مقاومت در منطقه خاورمیانه مخصوصا ایران خواهد بود. از این دیدگاه است که من آیندۀ آمریکا را جداً نگران‌کننده می‌بینم و برای ایران و کشورهائی که با امریکا ضدیت دارند هم نگرانم. بدیهی است که این یک دیدگاه درازمدت است و بر فرضیاتی هم بنا شده که احتمال ایجاد شرایط برای پیدایش آنها زیاد نیست. با این وجود، رهبران ایران نباید این احتمال را به‌هیچ‌وجه نادیده بگیرند. اما احتمال افزایش تشنج بین ایران و امریکای ترامپ در کوتاه مدت و میان مدت بسیار بالا و خطرناک است. ترامپ هم اکنون مبادرت به تشکیل یک «کابینه جنگی» کرده است و رهبران منتخب برای شورای امنیت ملی، سازمان سیا و وزارت خزانه‌داری بهترین شاهد این ادعا است و لیست کسانی که برای وزارت دفاع و وزارت امور خارجه در نظر گرفته شده‌اند نیز حکایت از شکل‌گیری چنین کابینه‌ای دارد. اینها تماما از دشمنان سرسخت جمهوری اسلامی هستند. رهبران حزب ترامپ، یعنی حزب جمهوریخواه، از دیگر نیروهای ضد ایران هستند. آنها بدلیل منزوی شدن در مذاکرات برجام و هم به خاطر دشمنی ایران با بعضی از نیروهای دوست امریکا و حمایت از نیروهای دشمن آن کشور، با ایران ضدیت شدید دارند. ایران هم به ساختن دشمن از آنها کمک کرده است. یک ضرب‌المثل چینی می‌گوید «اگر بخواهی از من دشمن بسازی حتما می‌توانی.» این درست است که ترامپ علاقه‌ای به مداخله مستقیم نظامی در خاورمیانه، بخصوص ایران ندارد، و گفته مخالف سیاست «تغییر رژیم» است اما این امر را نمی‌شود هم نادیده گرفت که رئیس جمهور جدید امریکا در حرف و عمل ثبات چندانی نداشته است و اغلب بطور خیلی فرصت‌طلبانه و ناگهانی مواضع خودش را عوض کرده است. چون اطرافیان ترامپ در سیستم امنیتی، دفاعی و امور خارجی با ایران ضدیت خواهند داشت، این امکان حتما وجود دارد که ترامپ در جهت دخالت در امور ایران و منطقه تغییر فکر و رفتار بدهد و حتی بخواهد به موضع «تغییر رژیم» سالها پیش برگردد. با این وجود اعتقاد دارم که می‌شود و باید این تهدید را به فرصت تبدیل کرد و برای این منظورجمهوری اسلامی باید سیاست و رفتار بسیار دقیق و حساب‌شده‌ای را پیش بگیرد. مشکلاتی که بین ایران و امریکا وجود دارند عدیده و عمده‌اند. بزرگترین این مشکلات انقلاب اسلامی، ادعای ایران برای زیست مسقل، نگاه بدگمانانه امریکا به «قدرت» ایران، و بلاخره ناسازگاری متقابل دو کشور و متحدانشان است. چون این مشکلات در چارچوب رفتارهای «انقلاب اسلامی» و رفتارهای «جهانخوارانه» امریکا راه حل ندارد، تهران و واشینگتن باید در حواشی آنها با هم به یک همزیستی مسالمت‌آمیز برسند، نظیر آنچه که شوروی سابق و امریکا در زمان جنگ سرد به آن رسیدند. لیست مشکلاتی که قابل حل هستند و یا حداقل می‌شود انها را کاهش داد عبارتند از تحریم‌ها، سوریه، اسرائیل، عربستان، فلسطین، حزب‌الله لبنان، عراق و یمن. مشکل هسته‌ای و موشک‌های ایران هم که قرار بود در چهارچوب برجام حل شده باشد کماکان به عنوان یک مسئله تنش‌زا بین دو کشور باقی مانده است. این مشکلات سیاسی-نظامی و پیچیده‌اند و راه‌حل ساده ندارند. با این وجود یافتن راه حل غیر ممکن هم نیست اما شروع حرکت باید یک تصمیم و عزم ملی باشد. خوشبختانه این عزم برای برجام بوجود آمد اما متاسفانه در همانجا متوقف شد و طرفین به یک راه‌حل نیم‌بند برای مشکل هسته‌ای رسیدند که امروز دستخوش تهدید جدی شده است. این تجربه نشان می‌دهد که به دلیل تنیدگی مسائل دو کشور باهم و با مسائلی که در جهان و منطقه در جریان هستند، یک راه حل جامع‌تر ارجح است. روش رسیدن به این جامعیت باید قدم به قدم و از طریق مذاکره روی مسائلی باشد که برای هر دو طرف در الویت قرار دارند. از برجام شروع کنم. آقای ترامپ گفته که می‌خواهد سر برجام دوباره مذاکره کند و ایران آن را به شدت رد کرده است. البته در طرف ترامپ نیروهائی هستند که می‌خواهند ایشان برجام را دور بریزد و ایران هم تهدید به مقابله به مثل کرده است. این مواضع در هر دو طرف گرفتار احساسات ملی هستند. همانطور که حتی مخالفین سابق برجام (یعنی پلیس‌های بد در دوره مذاکره، نظیر نتانیاهوی اسرائیل، ترکی فیصل عربستان، و کیسینجر امریکا) هم به آقای ترامپ هشدار داده‌اند، خروج امریکا از برجام به نفع منافع ملی آن نخواهد بود. آنها در عوض می‌خواهند که امریکا برجام را به شکل یک تله برای ایران نگهدارد و در حاشیه آن به تحریم و تهدید ادامه دهد. تقریبا حتم است که ترامپ این مسیر را در پیش خواهد گرفت و امیدوار خواهد ماند که ایران بدلیل این فشارها برجام را نقض کند، که در آن صورت امریکا برای ضربه کاری زدن به جمهوری اسلامی مشروعیت بین‌المللی خواهد یافت. با درک این سیاست، ایران می‌تواند آن را قبل از وقوع خنثی کند. از این دیدگاه، رد پیشنهاد تجدید مذاکره ترامپ معقول نمی‌‌نماید. برعکس، ایران باید از این پیشنهاد استقبال کند و از آن یک فرصت بسازد، اما بجای «تجدید» مذاکره، پیشنهاد «مذاکره» را بدهد و اعلام کند که حاضر است با آقای ترامپ در هر جا و زمانی روی مسائل فیمابین منجمله هسته‌ای مذاکره کند. در واقع این حرکت ایران توپ را در زمین ترامپ می‌اندازد. واقعیت این است که ایران از برجام سود چندانی نبرده است و شاید تجدید مذاکره به حل برخی از مشکلات برجام برای هر دو طرف، کمک کند. مهمترین هدف ایران در این وضعیت خطرناک باید حفظ گفتگو بین دو کشور باشد. اکثر تحریمها و تهدید‌هائی که بجا مانده‌اند در رابطه با حمایت از تروریسم (عمدتا حزب‌الله لبنان)، رژیم اسد در سوریه و نیروهای شیعه در عراق و یمن هستند. تهدید اسرائیل، نقض حقوق بشر و موشک‌ها هم دلایل عمده دیگری هستند که باعث تحریم روی جمهوری اسلامی، عمدتا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، شده‌اند. ترامپ و همکارانش برای حقوق بشر ارزشی جز در شعار قائل نیستند و از آن فقط به‌عنوان یک ابزار فشار و مشروعیت بخش به تحریم‌ها استفاده می‌کنند. مشکل سوریه در عوض برای امریکائیان و متحدینش فوری و جدی تلقی می‌شود. خود ترامپ گفته است که دوست دارد حل این مشکل را با نابود کردن داعش توسط ایران و روسیه شروع کند و در ادامه حتما حاضر خواهد بود که نظام موجود در سوریه، منهای شخص بشار اسد، حفظ شود. امریکائیان از تجربه عراق و لیبی یاد گرفته‌اند که تغییر رژیم‌ها آسان است اما مدیریت جانشین کردن آنها با نیروهای مشروع بسیار مشکل است. روس‌ها هم احتمالا فرمول ترامپ را خواهند پذیرفت. ایران هم باید بتواند به سوریه بعد از بشار اسد فکر کند و برای آن برنامه‌ریزی نماید. ایران باید سوریه، و نه خانواده اسد، را بخشی از عمق استراتژیک خود بداند. پس روی سوریه ایران جدا شانس مذاکره سازنده با امریکای ترامپ را خواهد داشت و از این طریق می‌تواند از شر بخش دیگری از تحریم‌ها نجات یابد. ایران باید برای آینده سوریه بعد از اسد به همانگونه عمل کند که برای استقرار یک دولت جدید (حامد کرزای) بعد از نابودی طالبان کرد یعنی همکاری نزدیک و صادقانه با امریکا برای استقرار یک دولت تمام مردمی برای ملت سوریه. مشکل موشک‌ها قرار بود با برجام منتفی بشود اما متاسانه این امر همچنان موردی برای تهدید و فشار امریکا باقی مانده است. در این رابطه بهترین مسیر باز همان گشایش مذاکره با امریکا به بهانه گفتگو جهت کاهش کاستی‌های برجام برای هر دو طرف است. بدیهی است که ایران نمی‌تواند و نباید توان دفاعی خود را به مذاکره بگذارد. از طرف دیگر، بی‌توجهی به این مشکل هم راه حل نخواهد بود. در این رابطه هر نوع مداکره‌ای باید مستقیما نیروهای دفاعی کشور، منجمله سپاه، را در راس خود داشته باشد. تصادفا بخشی از سران امنیت ملی ترامپ نظامی هستند و آنها حتما درک واقع‌بینانه‌تری از نیازهای دفاعی ایران خواهند داشت و با نیروهای نظامی ایران با واقع‌بینی بیشتری گفتگو خواهند کرد. مشکل اسرائیل، حزب‌الله و فلسطین به هم تنیده و در عمل یک مشکل هستند. شاید منطقی‌ترین راه حل برای ایران قبول پیشنهاد «دو–دولتی» و پیروی از موضع سازمان کشورهای اسلامی باشد. در این رابطه، تجربه دولت مالزی با اسرائیل می‌تواند برای ایران آموزنده باشد. ایران و اسرائیل مشکلات تاریخی، سرزمینی و دینی ندارند و باید بتوانند برای مشکل ایدئولوژیکی که آنها را دشمن کرده است یک راه حل منطقی پیدا کنند. ایران نباید بگذارد که اسرائیل از دست ایران به اعراب پناه ببرد. این امر در درازمدت می‌تواند امنیت ملی ایران را جدا به مخاطره بیاندازد. این طور به‌نظر می‌رسد که اسرائیل به دولت ترامپ برای بهبود رابطه با امریکا که زمان اوباما صدمه دید نیاز دارد و این امر ترامپ را در موضع قدرتمندی قرار می‌دهد و شاید با تغییر موضع نسبی ایران ایشان بتواند به‌عنوان یک میانجی کمتر طرفدار اسرائیل به میدان بیاید. در رابطه با اعراب و مخصوصا عربستان سعودی نیز ایران باید با احتیاط بیشتری پیش برود. رابطه دو کشور سر مسائل اسلامی (شیعه و سنی)، سوریه، عراق، یمن و مسائل دیگر به مرز خطر رسیده است. ترامپ با اسلام میانه خوبی ندارد و برای ایشان شیعه و سنی فرقی نمی‌کنند. در زمان اوباما و در حین مذاکرات هسته‌ای رابطه امریکا با عربستان خراب شد. در همین حال هم، ترامپ و اطرافیانش می‌دانند که «تروریسم اسلامی» عمدتا در میان مسلمانان سنی رشد کرده است. اما اعراب پول دارند و ترامپ هم به پول آنها برای برنامه‌های خود، مخصوصا فروش اسلحه و احیای سرمایه‌داری مالی و ساخت و ساز، نیار دارد. از این دیدگاه نباید انتظار داشت که ترامپ بین ایران و اعراب میانجی‌گری کند و یا ایران را بر آنها ترجیح دهد. اگر ترامپ مجبور شود که بین ایران و عربستان طرف یکی را بگیرد آن حتما عربستان خواهد بود. پس ایران باید انتظار کمک از امریکا برای حل مشکل با اعراب را نداشته باشد و سیاست خود را به سوی تنش‌زدائی با اعراب پیش ببرود. کاهش تنش با امریکا در این رابطه کمک خواهد بود چون بخشی از رفتارهای تهاجمی عربستان به دلیل وضعیت بد رابطه ایران و امریکا است. از دید اعراب، دشمنی امریکا با ایران، آنها را به نسبت قدرتمند می‌کند. اعراب همیشه از یک ایران ضعیف سوء استفاده کرده و باعث مشکلات عدیده برای خود و ایران شده‌اند. همانطور که تجربه تاریخی نشان می‌دهد، یک ایران قوی‌تر همیشه ثبات بیشتری را در منطقه خود باغث شده است. این امید ایران هم که ترامپ منطقه را ترک و ایران و همسایگانش را به‌حال خود رها می‌کند عبث است. علیرغم مشکلات عدیده امریکا در خاورمیانه و شاید هم بی‌نیاز شدن از نفت منطقه به دلیل افزایش تولید در امریکا، ترامپ در منطقه خواهد ماند و شاید درگیری‌هایش وسیع‌تر از گدشته هم بشود. این امید که شاید طبیعت این درگیری بیشتر جنبه اقتصادی پیدا کند می‌تواند به واقعیت نزدیک‌تر باشد. فروش اسلحه بیشتر به اعراب و نفوذ گسترده کمپانی‌های امریکائی در پروژه‌های منطقه با تشویق ترامپ بخشی از این گسترش اقتصادی خواهد بود. با فرض این تغییر در رفتارهای منطقه‌ای امریکا، ایران باید خود را برای ایجاد توازن در روابط اقتصادی خود با شرق و غرب از همین الان آماده کند. اما این توازن نمی‌تواند فقط با افزایش تجارت با اروپا ایجاد شود. برای ترامپ ملی‌گرا، اروپا و چین و روسیه با هم فرقی ندارند. از دید ترامپ سرمایه‌دار، اگر قرار نیست معامله‌ای عاید او بشود بهتر است که عاید هیچکس هم نشود. در همین حال هم ایران نباید با تکیه بر روسیه، چین، اروپا، و یا کشورهای «غیر متعهد» خود را در مقابل امریکا قرار دهد. همه این کشورها منافع عظیم و عدیده در امریکا دارند و حاضر نخواهند بود که خود را برای ایران در مقابل امریکا قرار دهند. از آن طرف هم نزدیکی ترامپ با پوتین لزوما به نفع ایران نخواهد بود. در گذشته هر وقت، امریکا و روسیه نزدیکی بیشتری با هم داشته‌اند سود کمتری عاید ایران شده است. عکس این وضعیت هم صادق بوده است، یعنی دشمنی بیشتر بین امریکا و روسیه برای ایران سود زیادتری داشته است. برای توفیق در رسیدن به یک راه حل معقول با آقای ترامپ، ایران باید این ضرب‌المثل را عملی کند که: «یا مکن با پیل‌بانان دوستی، یا بنا کن خانه‌ای در خورد پیل.» ستون‌های چنین خانه‌ای حکمت، عزت و قدرت هستند که باید در ساختار قدرت سیاسی و اقتصادی ایران مخصوصا در حوزه امنیت، دفاع، سیاست خارجی، و توسعه اقتصادی بر مبنای رشد صنعتی نمود درخشان داشته باشند. ترامپ یک «کابینه جنگی» تشکیل خواهد داد و برای یک معامله معقول با این کابینه، ایران نیز باید یک «کابینه جنگی» تشکیل بدهد. اما حرف من را نباید اینطور تعبیر کرد که ایران باید خود را برای «جنگ» احتمالی با امریکا آماده کند. همانطور که بارها نوشته و گفته‌ام بین ایران و امریکا جنگی در کار نخواهد بود، و کابینه جنگی ترامپ هم برای جنگ کردن تشکیل نشده است. حرف نمایش قدرت است و جسارت در عرضه خواسته‌ها، و برای این منظور است که ایران نیز باید مثل امریکا و برای مذاکره موفق با آن هم‌قطاران ایرانی کابینه جنگی امریکا را به میدان بیاورد. در همین حال هم دولت باید سیاست نئولبرالیسم اقتصادی را کنار بگذارد و به جای چشم دوختن به خارج برای «رشد» اقتصاد کشور، عاجلانه «توسعه» اقتصاد کشور را بر مبنای منابع داخلی در دستور کار قرار دهد و در این راستا با حمایت و حفاظت از صنایع کوچک و متوسط داخلی یک اقتصاد ملی با دوام بسازد. واقعیت این است که هم منابع ایران داخلی هستند و هم مشکلاتش و باید از خارج فقط تکمیلی استفاده شود. این تغییر در سیاست‌گذاری اقتصادی جزء لاینفک امنیت ملی است و در این راستا باید مدیریت‌ها را هم تصحیح کرد و با فساد مبارزه جدی نمود. درغیر اینصورت وضع معیشتی مردم، مخصوصا اقشار متوسط به پائین، بدتر خواهد شد و نتیجتا امنیت ملی ایران می‌تواند توسط آقای ترامپ در خطر بیافتد. ■ نظر خوانندگان: ■ ترامپیسم و آینده مناسبات ایران و آمریکا امیر ممبینی مقاله ی ضمیمه در باره ترامپیسم و رابطه آمریکا با ایران، نوشته آقای هوشنگ امیر احمدی، بیش از دیگر تحیلهایی که من در نشریات ایرانی خواندم برایم جدی و در سطح سیاست حرفه ای به نظر آمده است. این نوشته با دوری گزیدن از احساسات رقیق و آتشین سیاسی و ایدئولوژیک، که یک ویژگی سیاست ورزان ایرانی است، موفق به عکسبرداری نسبتا دقیقی از افق هراس انگیز سیاست آمریکا و مناسبات آن با دیگر کشورها شده است. به خصوص توجه او به امکان احیاء کلونیالیسم خشن مبتنی بر تحمیلات زورمدارانه در چشم انداز سیاست آمریکا و قدرتهای جهانی مورد توجه من است، چیزی که هم اکنون در بخشی از جهان اعمال میشود. کاستی عمده این تحلیل مثل دیگر موارد مشابه عدم محاسبه وضعییت و نقش بحران زیستبوم در سیاست جهانی است. عناصر بحران زیتسبوم، تخریب هوا و آب و خاک، انفجار جمعیت در جهان، به هم خوردن توازن جمعیت انسانی و امکانات لازم زیستی برای آنها، عاملیت کاپیتالیسم و جامعه مصرف در بحران زیستبوم و جلوگیری آنها از مقابله با بحران، آغاز پایان ذخایر دریایی تغذیه انسان، به انتها رسیدن ظرفیت تولید کوشت و نان بیشتر، حرکت جهان به سوی تنازع بقاع و غیره در این مقاله بدون هرگونه اشاره ای مانده اند. مسأله همگرایی دو روند راست اقتصادی و راست زیستبومی نیز دیده نشده است. در رابطه با واکنش لازم از سوی طرف ایرانی، ضمن این که توصیه های آقای امیر احمدی مبنی بر استقبال از مذاکره را خیرخواهانه میدانم اما آنها را بسیار فرعی میدانم. زیر سؤال رفتن برجام توسط ترامپیستها، با این که آمریکا خود مبتکر آن بود، بار دیگر این مساله را روشن میکند که برنامه هسته ای ایران مسأله اصلی نیست. من همواره در مقالات تحلیلی خود نوشته ام که دوست نبودن ایران با آمریکا مسأله اصلی است. مادام که ایران در صف آرایی سیاسی جهانی شرقی و در مقابل آمریکا باشد ستیز و خطر ادامه خواهد داشت و مذاکرات و توافقها، علیرغم جنبه های مثبت بسیار، هرگز به آن ستیز نمیتوانند پایان دهند. آقایان روحانی و ظریف بلافاصله پس از توافق برجام اعلام کرده اند که برجام سر آغاز روند عادی سازی مناسبات ایران با دیگر کشورهای جهان باید باشد. آنها برای چشم کور هم روشن کردند که خود مدافع عادی کردن مناسبات با آمریکا و حتی اسرائیل هستند. متأسفانه کار بزرگ این آقایان پس از توافق زیر سؤال رفت و آقای خامنه ای آنقدر علیه آمریکا و دسیسه های آن تبلیغ کرد و تهدید کرد که برجام تبدیل شد به آش نخورده و دهان سوخته. نیروهای راست پرخاشگر در ایران برجام را با تبلیغات خود از سودآوری دور کردند. این همه به حساب نابود کردن منافع ملی و آرزوهای هشتاد میلیون ایرانی صورت گرفته است. تعدد مراکز قدرت و تبدیل ماجراجویی در سیاست خارجی به عنوان وسیله ای برای مشروع کردن کسب قدرت به هر قیمت و غارت کردن کل کشور به هر بهانه ایران را در خطرناکترین لحظه تاریخ معاصر خود قرار داده است. اگر مردم ایران با اعمال نظر خود حکومت را ناچار نکنند که مسئولیت بپذیرد و به سیاست ستیز خارجی برای سود داخلی پایان دهد کشور آنها به سوی شعله های سوزان کشانده خواهد شد. در این دوران ایرانگرائی و دفاع از ایران و مردم آن نه در جداسری و شورش علیه نظم های جهانی بلکه در شناخت واقعیت و محتوای این نظم ها و خنثی کردن خطر ناشی از آنها از طریق بحران زدایی در مناسبات ایران و قدرتهای جهانی است. برای همه ی پرستندگان ایدئولوژی، اعم از راست و چپ و میانه، باید روشن کرد که امروزه تنها سیاست در مفهوم حرفه ای و خلاص شده از زنجیر ایدئولوژی پرستی میتواند به نبرد با حوادث بپردازد. ایران همه امکانات را برای حل مشکلات خود دارد، اگر قربانی کردن ایران پیش پای ایدئولوژی های فرقه ای پایان یابد.

آینده برجام

$
0
0
برای مخاطبان و جامعه مدنی ایرانی توجیه نشد که برجام، حل‌وفصل مسایل ایران و آمریکا نیست. و حتی مقدمه‌ای بر گشایش مشکلات ایران و غرب و ایران و منطقه نیز نیست. نظام تحریم علیه ایران بسیار وسیع‌تر از نظام تحریم هسته‌ای است. اگر مسایل سیاست خارجی ایران با غرب، آمریکا و منطقه را صد بدانیم، اختلاف هسته‌ای ده از صد است.منبع: وبسایت نویسنده یکی از نکاتی که باراک اوباما و جان کری در طول رفت و برگشت‌های برجام بارها و بارها تکرار کردند این بود: ما طیفی از اختلافات با ایران داریم. فعلاً بر یک اختلاف و حل آن متمرکز شده‌ایم. فعلاً ۸ اختلاف دیگر قابل حل نیستند. تعریف خود را از جمهوری اسلامی تغییر نداده‌ایم و به او نیز اعتماد نداریم. مبنای برجام، اعتماد نیست بلکه نظارت، حضور، روش‌های دیجیتالی، راستی آزمایی و بازگشت تحریم در صورت تخلف است. ۱۵۵ نفر در تیم آمریکا فعال بودند که شامل مورخ و روان‌شناس نیز بود. در یک فرآیند ده ساله، با اِعمال تدریجی تحریم‌های اقتصادی، آمریکا خود را آماده کرد تا آنچه فوری تلقی می‌کرد به حل و فصل موضوع هسته‌ای بپردازد. در آمریکا صرفاً دستگاه‌های دولتی و چند مرکز تحقیقاتی در جریان رفت و آمد‌های برجام بودند اما در ایران، موضوع به یک مسئله ملی مبدل شد و حتی به صورت دقیقه‌ای، بسیاری آن را دنبال می‌کردند. دقت کم تئوریک دستگاه دیپلماسی با رهیافتی که نسبت به ایران طی دهۀ گذشته در آمریکا انباشته شده بود و سایه انداختن روش سازمان مللی (سخنرانی و تنظیم قطعنامه) بر فرآیند برجام، باعث شد تا انتظارات غیر واقعی و تحلیل‌های احساس‌محور در ذهن بسیاری شکل گیرد و نمایش برجام مهم‌تر از محتوای آن شود. تاریخ روابط بین‌الملل نشان می‌دهد که در فرآیند حل و فصل موضوعات مهم، حداقل تبلیغات به‌کار گرفته می‌شود. برای مخاطبان و جامعه مدنی ایرانی توجیه نشد که برجام، حل‌وفصل مسایل ایران و آمریکا نیست. و حتی مقدمه‌ای بر گشایش مشکلات ایران و غرب و ایران و منطقه نیز نیست. نظام تحریم علیه ایران بسیار وسیع‌تر از نظام تحریم هسته‌ای است. اگر مسایل سیاست خارجی ایران با غرب، آمریکا و منطقه را صد بدانیم، اختلاف هسته‌ای ده از صد است. همانطور که از متن برجام قابل استناد است حل و فصل موضوع هسته‌ای، فقط بعضی گشایش‌ها را تسهیل می‌کند اما طیفی از اختلافات و تحریم‌ها باقی می‌ماند. دایره اصطکاک‌های سیاست خارجی ایران در نظام بین‌الملل، شعاعی به مراتب وسیع‌تر از دایرۀ موضوع هسته‌ای است و چه بسا موضوع هسته‌ای، انعکاس اختلاف‌های جدی‌تر است. اصولاً در سیاست بین‌الملل، عنصری به‌نام «اعتماد» وجود ندارد که ما بتوانیم آن را با عهد قرارداد بدست آوریم. سیاست منافع است و بس، حتی میان انگلستان و آمریکا که شبیه‌ترین دو کشور در نظام بین‌الملل هستند. اگر بخواهیم سیستم محاسباتی طرف مقابل را بخوانیم، به‌نظر می‌رسد از این قرار باشد: آمریکا در همسایگی ایران و خاورمیانه، دوستان بلکه متحدینی دارد که ایران هم علیه آن‌ها سخن می‌گوید و هم اقدام می‌کند. این متحدین، سیستم عصب آمریکا در خاورمیانه هستند. طبق معاهده‌نامه‌هایی که آمریکا با متحدین خود دارد، باید از آن‌ها دفاع کند. اگر ایران توان هسته‌ای پیدا کند، متحدین آمریکا در خاورمیانه، ناامن می‌شوند حتی اگر این توانایی، صرفاً یک توان بازدارندگی باشد. چون آمریکا نمی‌تواند اهداف و افکار ایران را تغییر دهد (اختلافات ۸ گانه)، پس باید علی‌الحساب در فکر از میان برداشتن توان هسته‌ای ایران باشد. چون اختلافات متعدد دیگری وجود دارد، آمریکا فشار خود را بر ایران ادامه می‌دهد تا ایران به تدریج از مدار حساسیت‌های آمریکا بیرون برود. عجله‌ای هم نیست. این ذهن طرف مقابل است. بنابراین، ما باید دقیق باشیم و فهم ریاضی‌گونه محاسبات خارجی را جایگزین پایکوبی نکنیم. درست قالب‌بندی کردن (Framing) مسائل کشور و درست درصدگذاری آن‌ها بسیار تعیین‌کننده است. وقتی موضوع هسته‌ای یک ‌نهم است، قاعدتاً نباید آن را هشت‌ نهم جلوه داد. تقابل موجود، گسترده و دامنه‌دار است. این یک غفلت تبلیغاتی دستگاه دیپلماسی بود که مسایل سیاست خارجی با غرب را، به موضوع هسته‌ای تقلیل داد. شاقول انتظارات اشتباه تنظیم شد و انتظارات غیرواقعی در ذهن خاص و عام جا افتاد. در سیاست بین‌الملل، کشورها عموماً و دائماً اهرم می‌سازند تا امتیاز بگیرند. روسیه را ببینید که پس از سی سال ناگهان وارد خاورمیانه شد. هدف اصلی امتیاز گرفتن از آمریکا (و تا اندازه‌ای از اروپا) است. ورود روسیه در سوریه زمینه‌هایی برای موضوع اوکراین، کریمه، کنترل تسلیحات دوجانبه با آمریکا، حضور غرب در شرق اروپا و تحریم‌های اقتصادی آمریکا علیه روسیه فراهم می‌آورد. اهرم ایران نسبت به آمریکا، منطقه است. قبلاً هسته‌ای هم بود. اهرم آمریکا نسبت به ایران دو مورد است: تحریم و حصار. هدف غرب بسیار وسیع‌تر از تحریم اقتصادی است: محصور کردن ایران. می‌گوید اگر به سراغ متحدین من بروی، من تحریم و حصار را فعال می‌کنم. این حصار از همه نوع است: علمی، فن‌آوری، سرمایه‌ای، بانکی، تصویری، ارتباطی و سیاسی. این حصار باعث می‌شود تا اثرگذاری ایران محدود شود. به انتقال سرمایه و فن‌آوری دسترسی محدود داشته باشد. در مدارهای کهنه بماند. آنچنان حامی فعال در نظام بین‌الملل نداشته باشد. و شاید یک مورد دیگر: تخریب ایران برای کشور‌های دیگر هزینه‌ای نداشته باشد. لذا رأی ۹۹ از ۹۹ در سنای آمریکا. در سیاست بین‌الملل، نه عدالت وجود دارد و نه انصاف و اعتماد حتی وقتی که ۱۴۷ هیأت اقتصادی بفرستند. بهترین اهرم ایران در مقابل نظام بین‌الملل، غرب، شرق و همسایگان، «راضی بودن و امیدوار بودن مردم ایران از زندگی است.» مهم‌ترین پایۀ امنیت ملی ایران، راضی بودن مردم است. مهم‌ترین اصل در حکمرانی، نگاه حل‌المسائلی به گره‌های داخلی است. اگر نرخ مهاجرت صفر شود، ایران در بالاترین رده‌ها، امنیت ملی تضمین شده خواهد داشت. دستگاه دیپلماسی وظیفه دارد جهان را در داخل معرفی کند و ذهن‌ها را دقیق کند. اُپراتور بودن حداقل کار است. در نظر داشته باشیم که صنعت IT در جهان حدود ۴ تریلیون دلار، ارزش بازار دارد. امروز مهم‌ترین نهاد اقتصادی کشورها، دیپلماسی اقتصادی است که فرصت‌ها را از خارج به داخل منتقل می‌کند. کشور ما در برابر یک چالش تاریخی-فکری قرار گرفته است. ماهیت بنیادی این چالش، فکر و تئوری است. کدام تئوری امنیت ایران را تضمین می‌کند و او را به یک کشور قدرتمند اقتصادی برای نیم قرن آینده تبدیل می‌کند؟ اینکه ایران یک قدرت اقتصادی منطقه‌ای شود، بسیار به نفع اقتصاد، امنیت و مردم ایران است. آیندۀ برجام در گرو فرمولی است که نیرو‌های سیاسی داخلی پیرامون توانمندی اقتصاد ملی و جهت‌گیری‌های سیاست خارجی با محوریت یک منطق مشترک به اجماع برسند. اگر خود این ابتکار عمل را بخرج ندهیم، با شرایط جدیدی که در آمریکا، اروپا و خاورمیانه در حال شکل‌گیری است، عوامل بیرونی، تئوری حصار را تشدید خواهند کرد.   نظر خوانندگان: ■ مقاله آکادمیک -کاربردی بسیار شیوا و واضح بر اساس معیارهای پذیرفته شده حقوق و روابط بین الملل و اصول و دکترین حکمرانی روز دنیا نوشته شده و از به روز بودن نظر و دیدگاه نویسنده خبر می‌دهد و هم از این روست که با توجه به شرایط بسیار حساس امروز خاورمیانه برای ایرانی و حاکمان این سرزمین مهم مینماید . بویژه آنجا که میگوید : «... مهم‌ترین پایه امنیت ملی ایران راضی بودن مردم است ... مهم‌ترین اصل در حکمرانی ... اگر نرخ مهاجرت صفر شود ایران در بالا ترین رده‌ها امنیت ملی تضمین شده خواهد داشت.» نویسنده به مکانیسم‌های تقابل دو سیستم فعلی حاکمیت در ایران و غرب میپردازد و تضادهای آنها را بر می‌شمارد و این برآیندی تاریخی از ۳۸ سال عمر و تاریخی است که ایران پشت سر گذاشته تا بدینجا رسیده که نرخ مهاجرت نخبگانش می‌شود شاغول سنجش رضایت مردمش. سیستمی که انقلابش را با این تعریف به پیش آورده: ده درصد مائیم (خودی). ده درصد شمائید (غیرخودی) و ۸۰ درصد دیگر گوسفندان‌اند و ما بنا داریم شما را بزنیم و گوسفندان را هی کنیم. آیا استاد گرامی نظری هم به تجزیه و تحلیل آنچه که از ابتدا تا به امروز انجامیده است دارند و آیا هنوز امیدوارند که حاکمان در تز اولیه خود که اگر نژادپرستانه نباشد بسیار تبعییض‌آمیز هست تجدیدنظر کنند. به نظر من اوضاع سترون کنونی این اجازه را نمی‌دهد. ■ مقاله جالب و راهگشایی است ولی نویسنده باز هم مثل همیشه طفره می‌رود که صریحا بنویسد که این راهکارها با سیستم حکومتی فعلی غیرقابل جمع است. در کشوری که نماینده قدرت واقعی حکومتیش تصرف کاخ سفید را ذهن می‌پرورد، آیا ممکن است که کسی به این راهکارها توجه کند. این حاکمیت اگر بخواهد به این راهکارها توجه کند از اریکه قدرت ناشی از نارضایتی مردم در مدت کوتاهی بزیر کشیده خواهد شد. این را نویسنده بیش از همه می‌داند.

هدف پوتین تضعیف دموکراسی‌های غربی است

$
0
0
پوتین از تجریه فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی آموخته است که این جاذبه دموکراسی‌های مبتنی بر رفاه غرب بود که کمونیسم را شکست داد. عقب‌نشینی از ایده‌های دموکراسی لیبرال به ماشین تبلیغاتی روسیه اجازه می‌دهد که ادعای پیروزی کنند.۱۰ دسامبر سال ۲۰۱۶ روسیه، برای بخش بیشتر دوره بعد از فروپاشی شوروی، به عنوان یک پدیده خارج از محدوده در غرب تلقی شده بود که ناگزیر روزی به آن می پیوست. اما، به نظر می رسد بعد از رفراندوم خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، وانتخاب دونالد ترامپ در آمریکا برای ریاست جمهوری، روندی برعکس این انتظار در حال گسترش است: سبک سیاستی که بوسیله ولادیمیر پوتین به کار گزفته شده درحال گسترش دردنیای غرب است. از مدیترانه تا اقیانوس آرام، ولادیمیر پوتین،‌ رهبر روسیه به عنوان یک ناسیونالیست، پوپولیست و دیکتاتور، مورد ستایش قرار گرفته است. «رودریگو دوترته»، رئیس جمهور بی‌رحم فلیپین وی را قهرمان مورد علاقه خود می شناسد، دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب آمریکا، رهبری پوتین را بهتر از رئیس جمهور کنونی آمریکا توصیف می‌کند. «بپه گریلو»‌ رهبر «جنبش پنج ستاره» ایتالیا در  کنار پوتین و در مقابل غرب قرار می‌گیرد، «ماتئو سالوینی» رهبر ضد مهاجر حزب لیگ شمال در ایتالیا، در سفری به مسکو در سال ۲۰۱۴، با شادمانی در توییتی نوشت: مهاجر غیرقانونی، افرادی که سر چهارراه‌ها شیشه‌های خودروها را پاک می‌کنند و یا چادر کولی‌ها  در مسکو وجود ندارد. در فرانسه مارین لوپن که جبهه ملی او از یک بانک روسی وام دریافت کرده، به اتحادیه اروپا و آمریکا می‌تازد که چرا نسبت به روسیه رفتار تهاجمی دارند. دیمیتری بیچف (Dimitar Bechev) نویسنده کتاب در حال انتشار «روسیه در بالکان» می‌گوید «پوتین رهبری فرقه‌ای را بر عهده دارد که همه اعضای آن فرقه، نسبت به غرب کینه می ورزند.» موقعیت پوتین در هیچ‌جا بالاتر از جایگاهی که در نزد جمعیت دست‌راستی آلت-رایت (Alt-Right) در آمریکا دارد نیست. «متیو هایمباخ» یکی از بنیان‌گذاران حزب کارگر [یک گروه آمریکایی که هدف آن حفظ برتری سفیدپوستان در غرب و مبارزه با «انحطاط ضد مسیحی» است]  به نیویورک تایمز می‌گوید: «روسیه بزرگ‌ترین الهام‌بخش ماست. من ولادیمیر پوتین را رهبر دنیای آزاد می‌دانم.» هایمباخ دعوت به احیاء دوباره «انترناسیونال کمونیستی» می‌کند که در سال ۱۹۱۹ با شرکت احزاب کمونیست از ۳۰ کشور جهان و زیر نظر لنین برپا شده بود. در دروه فعالیت  انترناسیونال کمونیستی یا «کمینترن» روسیه مرکز و رهبر انقلاب‌ها و شورش‌ها علیه نظم بین‌المللی بود. وقتی که استالین نوشت «شوروی مرکز آشکار جنبش‌های انقلابی شده است» این فقط یک تبلیغات نبود. کاترینا کلارک مورخ، در کتاب خود به نام «مسکو، روم چهارم» می‌نویسد؛ «مسکو آرزو می‌کرد که به عنوان مرکز تمدن نوین جهانی، روشنفکران غربی را جذب کند و مدعی بود که تنها وارث مشروع بزرگترین هنرمندان جهان است.» سرگی آیزنشتاین (Sergei Eisentein) فیلم‌ساز روس در ۱۹۳۳ نوشت: «به عنوان نظریه، مسکو کانون تجسم آینده‌ی سوسیالیستی تمام جهان است.» امروز ۲۵ سال پس از فروپاشی اتحاد شوروی، روسیه باردیگر به عنوان یک سمبل برآمد می‌کند، منتهی این بار به عنوان سمبل یک نظم امپراتوری ناسیونالیستی. و درست مانند سال‌های ۱۹۳۰، انزوای روسیه، مانع از آن نمی‌شود که این کشور به جریان‌های پوپولیست جهانی و ضد نظم موجود، نزدیک شود.مسکو بر روی احزاب حاشیه‌ای دست‌راستی اکنون نتیجه داده و منجر به پیوستن این احزاب به جریانات اصلی در صحنه سیاست در کشورهای غربی شده است. روسیه با پمپاژ و انتشار اخبار دروغ و به‌شدت تبلیغاتی از طریق شبکه «روسیه امروز» (RT) و شبکه خبری اسپوتنیک و نیز از طریق هزاران اوباش اینترنتی اجیرشده و حملات سایبری علیه کشورهای غربی، و رخنه به سرورهای ایمیلی و انبوه مدارک سرقت شده، به تغذیه رسانه‌های خارجی به سود آقای ترامپ پرداخت. به گفته «برونو کال» رئیس اطلاعات داخلی آلمان, اتحادیه اروپا در کانون حملات سایبری ضداطلاعاتی روسیه قرار دارد. در این میان آلمان به دلیل انتخابات عمومی پاییز سال آینده بیش از کشورها در مرکز توجه روسیه قرار دارد. مقام‌های امنیتی فرانسه می‌گویند که گروه‌ها و افرادی که از سوی روسیه پشتیبانی می‌شوند ممکن است در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده این کشور به اخلال دست بزنند. این فعالیت‌های روسیه، عملیات «اقدامات فعال» (Russia’s Active Measures) شوروی سابق را تداعی می‌کنند که هدف آن‌ها  اخلالگری در غرب و بی‌اعتبار کردن دموکراسی آن بود. آنتون شخوتسف (Anton Shekhovtsov) کارشناس جنبش‌های راست افراطی در اروپا می‌گوید کا‌گ‌ب، دستگاه امنیتی اتحاد شوروی سابق، نه تنها از احزاب کمونیست و گروه‌هایی مثل بریگادهای سرخ را پشتیبانی می‌کرد، بلکه از گروه‌های راست افراطی را نیز حمایت به عمل می‌آورد.  برخلاف سوسیالیست‌های سالهای ۱۹۳۰، کرملین و دوستانش نه با انگیزه‌ای ایدئولوزیک، بلکه با محرکی فرصت‌طلبانه به پیش می‌تازند(و در مورد روسیه به وسیله فساد). هدف اساسی آقای پوتین نه معرفی یک مدل آلترناتیو سیاسی، بلکه تضعیف دموکراسی غربی است که در حال حاضر تهدیدی برای موجودیت حکمرانی وی است. تجربه فروپاشی اتحاد شوروی که وی آن را تجریه کرد، به او آموخت که جذابیت دموکراسی‌های مبتنی بر رفاه غرب بود که کمونیسم را شکست داد. بنابراین عقب‌نشینی از ایده‌های دموکراسی لیبرال به ماشین تبلیغاتی روسیه علیه غرب، اعتبار خواهد بخشید. آقای پوتین در تایید ستایشگران خود مانند ماری لوپن، دونالد ترامپ و سایر سیاستمداران ملی‌گرا محتاطانه از تایید آنها خودداری می‌کند. وی خود را بزرگترین ملی‌گرا در روسیه می‌داند، اما ناسیونالیسمی که او مدافع آن است مبتنی بر هویت ملی نیست، بلکه یک ملی‌گرایی امپریالیستی است. روسیه در حدود ۲۰ میلیون  اقلیت مسلمان را در خود جای داده، که اعلام رسمی شونیسم دینی یا نژادی را خطرناک می‌سازد. الکساندر  ورخوفسکی، یک  کارشناس «ناسیونالیسم روسی»، متوجه شد در حالی که هواداران کرملین ناسیونالیسم ضدغربی را می‌پسندند و به آن دامن می‌زنند، اما گروه‌های مردمی و معمولی ملی‌گرایان افراطی در دخل روسیه را زیر فشار بی‌سابقه‌ای قرار می‌دهند. درماه آگوست دادگاهی در روسیه آلکساندر بلوف؛ رهبر جنبش زیرزمینی «ضد مهاجرین غیرقانونی»(د.پ.آی.ان) را به ۷٫۵ سال زندان محکوم کرد. شعار این جنبش «روسیه برای روس‌ها» است. ماه گذشته یک تظاهرات ملی‌گرایان ناگزیر به ماندن در محدوده‌ای معین از مسکو گردید و شماری  از شرکت‌کنندگان در آن دستگیر شدند. ورخوفسکی می‌نویسد، کرملین ملی‌گرایی قومی را با ناسیونالیسم دولتی نوع خود پاسخ می‌دهد؛ یکی بر پایه جنگ است و دیگری مبتنی بر موفقیت‌های دولت و نه هویت قومی. از نظر آقای پوتین ناسیونالیستها فقط باید بر گرد وقایع، شخصیت‌ها و ایده‌هایی که توسط کرملین افریده می‌شوند گرد آیند. رژیم از تظاهرات هم‌زمان خشونت‌آمیز رادیکالها و آشوبگران طرفدار فوتبال در سال ۲۰۱۰، و تظاهرات ادامه‌دار ضد پوتین که لیبرال‌ها و ملی‌گراها را دور خود گرد آورده بود، به هراس افتاد. در پاسخ، کرملین یک ملی‌گرایی حکومتی امپریالیستی را عرضه کرد که خود را در الحاق شبه‌جزیره کریمه به روسیه و جنگ با اوکرایین به نمایش گذاشت. پوتین با چنین عملیاتی با موفقیت ملی‌گراهای روس را دو شقه کرد. بسیاری از آن‌ها دور این اقدام امپریالیستی گرد آمدند. بعضی از رادیکالها برای جنگ با اوکراین به دونباس (در شرق اوکراین) رفتند، و بعداً هم از سوریه سر درآوردند. این اقدامات روسیه در خارج، به آقای پوتین این امکان را فراهم ساخت که اعتراضات ملی‌گرایانه از هر نوع آن را به سمتی دور از حوزه کارگزاران فاسد اطراف خود کانالیزه کند. و هنوز، در حالی که آقای پوتین بر پتانسیل ملی‌گرایی عوام‌گرایانه برای بی‌اعتبار کردن دموکراسی در اروپا و آمریکا آگاهی دارد، ولی نیک می‌داند که این پدیده یک ماده خطرناک است. پیروزی آقای پوتین در غرب، ممکن است مایه الهام مخالفین او در روسیه باشد که وی را تبلور یک نظام فاسد می‌دانند. برگردان: ترک اوغلی

موافقت با مجازات‌های جایگزین برای زنان زندانی

$
0
0
قوه قضائیه با پذیرش پیشنهادات معاونت زنان ریاست جمهوری مبنی بر استفاده از «مجازات‌های جایگزین حبس» برای زنان زندانی گام تازه‌ای برای ارائه لایحه «مجازات های جایگزن زندان» برداشته است که در صورت تصویب نهایی آن، انتظار می‌رود از شمار زنان زندانی به دلیل ارتکاب به جرایم مرتبط با موادمخدر و جرایم مالی، کاسته شود.قوه قضائیه با پذیرش پیشنهادات معاونت زنان ریاست جمهوری مبنی بر استفاده از «مجازات‌های جایگزین حبس» برای زنان زندانی گام تازه‌ای برای ارائه لایحه «مجازات های جایگزن زندان» برداشته است که در صورت تصویب نهایی آن در هیات دولت و مجلس شورای اسلامی، انتظار می‌رود از شمار زنان زندانی به دلیل ارتکاب به جرایم مرتبط با موادمخدر و جرایم مالی، کاسته شود. شهین‌دخت مولاوردی، معاون امور زنان و خانواده رئیس‌جمهور در ۲۳ آبان ۱۳۹۵ درباره توافق دولت و قوه قضائیه بر سر «مجازات های جایگزین حبس» برای زندانیان زن، به خبرگزاری مهر گفت: «در لایحه‌ای که قوه قضائیه در رابطه با ساماندهی و مجازات‌های جایگزین حبس دارد، معاونت امور زنان و خانواده نیز نظرات خود را اعلام کرد و دستگاه قضا نیز این نظرات را پذیرفت.» او گفت که «جرائم مرتبط با مواد مخدر در این زمینه از اولویت ویژه ای برخوردار است و مجازات جایگزین بنا به نظر قوه قضائیه بررسی می شود.» در حال حاضر «زندان» یکی از رایج‌ترین اشکال مجازات در نظام‌ قضایی ایران است و در قانون مجازات اسلامی که بدنه اصلی‌ قوانین در پیوند با جرایم و مجازات‌ها در ایران است «زندان» به عنوان مجازات‎ اصلی در بسیاری از عناوین مجرمانه تعیین شده است اما در صورت تصویب نهایی و اجرای پیشنهاد استفاده از «مجازات های جایگزین برای زندانیان زن، انتظار می‌رود از شمار زنان زندانی که به دلیل ارتکاب جرایم مالی یا موادمخدر در حبس به سر می‌برند، کاسته شود. در مجموعِ آمار زندانیان سراسر ایران، تعداد زنان زندانی به نسبت مردان زندانی اندک است و همچنین بنا به آمار درصد زنان زندانی به نسبت مردان زندانی در دو دهه‌ی اخیر درنوسان بوده است، اما در مجموع این رقم همواره کمتر از ۶درصد بوده است. اگر چه طی چند سال گذشته، تعداد زنان زندانی که به دلیل ارتکاب به جرایم مالی و موادمخدر زندانی می‌شوند، افزایش چشمگیری داشته است. از جمله بنابر آماری که علی‌اصغر جهانگیر، رئیس سازمان زندان‌های جمهوری اسلامی ایران، در ۲۰ دی ۱۳۹۳ اعلام کرد، از «۵۴ درصد زندانیان اعتیاد به موادمخدر” را زنان و ۳۴ درصد آنان را مردان تشکیل می‌ دهند.» به گفته او نیمی از زندانیانی که اکنون در زندان ‌های کشور به سر می ‌برند، به دلیل جرائم مرتبط با موادمخدر در زندان هستند. اصغر جهانگیر گفته بود که بررسی سازمان زندان‌ها نشان می‌دهد بیشتر زنانی که به‌دلیل ارتکاب به جرایم موادمخدر زندانی می‌شوند، برخلاف مردان «کمتر درگیر محیط‌های ناهنجار» می‌شوند و اغلب «به دلیل مشکلات مالی وارد قاچاق یا خرید و فروش موادمخدر» شده اند. او همچنین افزود که با معرفی و اجرای «مجازات‌های جایگزین» می‌توان به‌گونه‌های دیگر این زنان را تنبیه کرد و «امکان بازگشت به زندگی عادی» را از آن‌ها سلب نکرد. هم‌زمان با «پذیرش پیشنهادات معاونت زنان ریاست جمهوری مبنی بر استفاده از مجازات‌های جایگزین برای زنان توسط قوه قضائیه»، کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی نیز هم‌صدا با دولت خواستار مجازا‌ت جایگزین برای برخی زنان زندانی شده است. زهرا ساعی، نماینده تبریز و عضو کمیسیون اجتماعی مجلس دهم روز ۱۶ آذر ۱۳۹۵ در گفت‌و‌گویی با سایت رسمی مجلس شورای اسلامی ضمن تاکید براینکه «در جرایم غیرعمد مسئولان در حوزه قانونگذاری، قضایی و امور اجرایی باید نگاه تسهیل‌گری با رویکرد خانواده محور نسبت به این افراد داشته باشند»، گفت: «مجازات جایگزین حبس را می‌توان برای این زنان در نظر گرفت.» این اظهارات نماینده‌ مردم تبریز، اسکو و آذرشهر بعد از آن مطرح شد که سازمان زندان‌های ایران اعلام کرد در سال‎جاری شمار زنانی که به دلیل ارتکاب به جرایم غیرعمد محبوس شدند، نسبت به سال گذشته ۲برابر شده است، اما زهرا ساعی با تاکید بر این‌که این زنان که «ناخواسته مرتکب جرم شدند» نیاز به کمک دارند، گفت که «جدایی یک مادر یا زن از خانواده‌اش آسیب‌های بسیاری به‌همراه خواهد داشت. از این‌رو باید با نگاه تسهیل‌گرایانه از بروز آسیب بیشتر جلوگیری کرد.» «مجازات‌های جایگزین» از چه قرار است؟ مقامات قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران پیش از این اعلام کردند که قصد ساماندهی بهتر زندان‌های کشور را دارند و در این راستا به‌دنبال معرفی «مجازات‌های جایگزین» برای محکومینی‌اند که میزان حبس آن‌ها کمتر از یک سال است. افزایش شمار زندانیان و فراتر رفتن تعداد زندانیان از ظرفیت استاندارد زندان‎های ایران، کاهش بازدارندگی مجازات زندان و افزایش آسیب‌های اجتماعی و خانوادگی و فردی ناشی از زندانی شدن متهمان، طی دو دهه گذشته روسای قبلی و فعلی قوه قضائیه یعنی محمود هاشمی شاهرودی و صادق لاریجانی را بر آن داشته است تا بارها بر لزوم کاهش شمار زندانیان تاکید کنند. آنها با ابلاغ بخشنامه‌هایی تلاش کرده‌اند تا در مقاطعی از تعداد زندانیان بکاهند. فراوانی عناوین مجرمانه در قوانین ایران و به کار نگرفتن «مجازات های جایگزین زندان» در عمل تمام اقدامات مقطعی برای کاهش شمار زندانیان را با ناکامی مواجه کرده است و از همین رو قوه قضائیه، دولت و مجلس شورای اسلامی در چند سال گذشته از کاهش عناوین مجرمانه و به کارگیری «مجازات‌های جایگزین زندان» به عنوان راهکار اصلی برای کاهش جمعیت زندانیان در ایران یاد می کنند. مهمترین مستند قانونی برای اعمال مجازات‎های جایگزین در ایران «فصل نهم»  قانون مجازات اسلامی است که در سال ۱۳۹۲ با موافقت مجلس شورای اسلامی بدون تصویب در صحن علنی مجلس و به صورت آزمایشی در حال اجراست. مواد ۶۴ تا ۸۷ این قانون آزمایشی به «مجازات های جایگزین حبس» اختصاص دارد و براساس آن «مجازات های جایگزین حبس عبارت از دوره مراقبت، خدمات عمومی رایگان، جزای نقدی، جزای نقدی روزانه و محرومیت از حقوق اجتماعی است که در صورت گذشت شاکی و وجود جهات تخفیف با ملاحظه نوع جرم و کیفیت ارتکاب آن، آثار ناشی از جرم، سن، مهارت، وضعیت، شخصیت و سابقه مجرم، وضعیت بزه دیده و سایر اوضاع و احوال، تعیین و اجراء می شود.» براساس مواد ۶۵ و ۶۶ این قانون «مرتکبان جرائم عمدی که حداکثر مجازات قانونی آنها ٩١ روز تا شش ماه حبس است، به جای حبس به مجازات جایگزین حبس محکوم می‌‌شوند» و استفاده قضات از این ماده قانونی البته با یک قید زمانی به  محکومانی محدود شده است که «سابقه کیفری نداشته‌اند یا از سابقه کیفری آنها بیشتر از پنج سال نگذشته باشد.» قوه قضائیه هدف از این اقدام را «کاستن از حجم پرونده‌های قضائی و آثار سوء مجازات زندان» اعلام کرده است و البته در ماده ۷۱ این قانون آزمایشی تاکید شده است که «اعمال مجازات‎های جایگزین حبس در مورد جرائم علیه امنیت داخلی یا خارجی کشور ممنوع است.» براساس «آئین نامه اجرایی» برای اعمال مجازات های جایگزین که در ۵ شهریور ۱۳۹۵ به پیشنهاد قوه قضائیه به تصویب هیات وزیران دولت حسن روحانی رسید و برای اجرا ابلاغ شد، این مجازات «خدمت عام المنفعه‌ای که با رضایت محکوم برای مدت معین و به طور رایگان به موجب حکم دادگاه» است و«خدمات عمومی رایگان» در امور بهداشتی، سوادآموزی، فعالیت‌های مذهبی و فرهنگی، خدمات فنی و حرفه‌ای، امور کشاورزی و دامداری و نگهداری و نظافت فضاهای عمومی شهری را شامل می‌شود. از جمله دلایل ترغیب مقام های قوه قضائیه برای استفاده از مجازات های جایگزین زندان در مورد زنان به ویژه «ماداران» زندانی، شمارکودکانی است که به همراه ماداران خود در زندان ها به سر می برند. اصغر جهانگیر رئیس سازمان زندان ها در ۳۰ بهمن ۱۳۹۵ اعلام کرد که « در ایران بین ۲۰۰ تا ۲۵۰ کودک داریم که با مادران خود در زندان به سر می‌برند.» در تیر ماه سال ۱۳۹۵ روزنامه آرمان و خبرگزاری تسنیم نوشتند که «حدود ۴۰۰ تا ۴۳۰ کودک زیر هفت سال در کل کشور به همراه مادران  خود در زندانها زندگی می‌کنند.» منصور مقاره عابد،عضو ارشد مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک، ۱۲ فروردین ۱۳۹۵ گفت که این وضعیت «نقض آشکار حقوق کودک و خشونت علیه کودکان» است و «یکی از تذکرات و ملاحظات کمیته حقوق کودک سازمان ملل (CRC) نسبت به مسائل کودکان در کشور ما، موضوع نگهداری کودکان همراه مادر در زندان است و این کمیته تاکید داشته که ما نباید کودکان را در زندان‌ها نگهداری کنیم.» او گفت قانونگذار به‌صراحت ابلاغ کرده که کودک تنها تا ۲سالگی باید نزد مادر باشد و بعد از این مدت یا باید به خانواده مادر واگذار شده یا در صورت نبود سرپرستی در بیرون از زندان، به بهزیستی تحویل داده شود. اغلب بندهای زنان زندان‌های ایران فاقد مهدکودک و یا حداقل امکانات بهداشتی، آموزشی و تفریحی برای کودکان هستند و با اینکه در اثر پافشاری و تلاش‌های فعالان حقوق کودک، آیین‌نامه‌هایی برای تاسیس مهدکودک در زندان‌های زنان تدوین شده است، این آیین‌نامه‌ها تاکنون اجرایی نشده است. ابهام‌ در چگونگی اجرای مجازات‌های جایگزین با این‌که مقامات دستگاه‌های مختلف قضائی و اجرایی کشور در اقدامی هماهنگ به‌دنبال مجازات‌های جایگزین و کاهش شمار زنان زندانی‌ هستند، هنوز مشخص نیست که راهکارها و جنبه‌های اجرایی این طرح از چه قرار است و منابع مالی و امکانات آموزشی و درمانی لازم برای اجرای طرحی که قصد بهبود شرایط زندانی را دارد، به چه طریق تامین خواهد شد. به علاوه تاکنون مقامات دستگاه‌های قضائی و اجرایی و قانون‌گذاران مجلس شورای اسلامی درباره‌ جزئیات این تغییر توضیح دقیقی نداده‎اند. در کشورهایی که تجربه‌ی موفقی در اجرای مجازات‌های جایگزین داشتند، نهادهای مختلف با برنامه‌ریزی و صرف بودجه چشمگیر و کمک سازمان‌های غیردولتی برنامه‌ها و تسهیلات گوناگون آموزشی، فرهنگی، درمانی و بازپروری ترتیب دادند تا با ایجاد شبکه‌ حمایتی موثر شرایط بازگشت مجرمان به اجتماع را فراهم کنند. در شرایطی که مسئولان قضائی و از جمله مسئولان سازمان زندان‌ها در ایران خود بارها اعلام کردند که شرایط زیست در زندان‌ها مناسب نیست و با کمبود امکانات بهداشتی، درمانی و آموزشی مواجه‌اند، سوال‌های بی پاسخ متعددی مطرح است که زندانی با کدام امکانات مالی باید دوره‌های آموزشی فنی‌وحرفه‌ای یا آموزش‌های لازم برای اشتغال را طی کند و یا متولیان اجرایی دقیقا چه نهادهایی‌ هستند؟  به‌ویژه  بیشتر زنانی که مشمول مجازات جایگزین خواهند شد، از اقشار کم‌درآمد جامعه محسوب می‌شوند و خانواده‌های آن‌ها امکان مشارکت در تامین منابع مالی لازم برای بازپروری را نخواهند داشت. مقامات مسئول همچنین هنوز مشخص نکرده ‎اند که آیا در این تغییر سیاست تنبیه و مجازات، سهمی هم برای حضور نهادهای غیردولتی منظور کردند یا خیر و نقش سازمان‌های جامعه مدنی در این روند بازپروری چه خواهد بود. علاوه بر این روند تدوین، تصویب و اجرای قوانین به ویژه قوانین قضائی در ایران روندی طولانی است. جزئیات خود آنچه به عنوان «قانون مجازات اسلامی» در ایران اجرا می شود در تمام بیش از سه دهه گذشته هرگز در صحن علنی مجلس شورای اسلامی به تصویب نهایی مجلس نرسیده است بلکه با استفاده از اصل ۸۵ قانون اساسی بدون طرح و بررسی در صحن علنی مجلس و تنها با موافقت کمیسیون حقوق و قضایی مجلس به صورت «آزمایشی» اجرا می شود. مقام های قوه قضائیه و همچنین شهین‎دخت مولاوردی معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری درباره چگونکی اجرایی شدن پیشنهادات مربوط به «مجازات‌های جایگزین حبس» برای زنان توضیح بیشتری نداده اند؛ اینکه آیا احتمالا با تغییر «آئین نامه اجرایی مجازات های جایگزین» این پیشنهادات اجرا خواهد شد یا آنکه قوه قضائیه در لایحه درحال تدوین «مجازات های جایگزن حبس»، زنان پیشنهادات معاونت زنان ریاست جمهوری مبنی بر استفاده از «مجازات‌های جایگزین» برای زنان زندانی را به کار خواهد بست. در صورتی که قوه قضائیه مسیر دوم برای تعیین مجازات‎های جایگزین حبس برای زنان را برگزیند، این لایحه باید پس از تدوین نهایی در قوه قضائیه به هیات دولت ارائه و در آنجا در روندی طولانی، بررسی و تصویب قرار شود و پس از آن به مجلس شورای اسلامی برود و پس از تصویب نهایی در مجلس به تائید شورای نگهبان برسد.

مراسم روز جهانی حقوق بشر در بند زنان زندان اوین

$
0
0
نرگس محمدی به‌عنوان گرداننده این مراسم، ابتدا روز جهانی حقوق بشر را به تمام تلاشگران حقوق بشر و هم بندی‌هایش تبریک گفت و در ادامه از محصوران (مهدی کروبی، میر حسین موسوی و زهرا رهنورد)، زندانیان در اعتصاب غذا و سایر زندانیان یاد کرد.هم‌زمان با روز جهانی حقوق بشر، مراسمی در بزرگداشت این روز در بند زنان زندان اوین برگزار شد. به گزارش سایت کانون مدافعان حقوق بشر، نرگس محمدی به‌عنوان گرداننده این مراسم، ابتدا روز جهانی حقوق بشر را به تمام تلاشگران حقوق بشر و هم بندی‌هایش تبریک گفت و در ادامه از محصوران (مهدی کروبی، میر حسین موسوی و زهرا رهنورد)، زندانیان در اعتصاب غذا و سایر زندانیان یاد کرد. فهیمه اعرفی در این مراسم، با تشریح وضعیت محمد علی طاهری، بنیان‌گذار عرفان حلقه، به نقض حقوق مستمر او در طول ۶ سال گذشته اعتراض کرد. مهوش شهریاری نیز با اشاره به نقش نویسندگان در اشاعه حقوق بشر در جهان، یادآور شد که این مسئله در بین نویسندگان ایران به شکل جدی پیگیری نشده است. در ادامه، آتنا دائمی با اشاره به تاریخچه حقوق بشر، راه تضمین آن را پیگیری هر فرد دانست. مریم اکبری منفرد نیز با اشاره به زندگینامه کاظم رجوی، او را بنیانگذار جریان حقوق بشر در ایران نامید. در ادامه این مراسم، فاطمه مثنی و ستوده فاضلی با اشاره به سیر پرونده‌های خود، رفتار صورت‌گرفته با خود را نقض حقوق بشر دانستند. همچنین فریبا کمال آبادی با بیان تلاش‌های حقوقدانان در تنظیم منشور حقوق بشر، به مسئله اخلاق به‌عنوان امر تضمینی در حقوق بشر اشاره کرد. مریم نقاش زرگران نیز نقض حقوق زنان از طریق اجرای قوانین ضد زن را از جمله عوامل نقض حقوق بشر دانست و سپس ریحانه طباطبایی با اشاره به وضعیت جسمی و پرونده محصوران (کروبی، موسوی و رهنورد)، مسئله حصر را به‌لحاظ قانونی و اخلاقی نقض فاحش حقوق بشر دانست. گلرخ ایرایی، یکی دیگر از زندانیان بود که ضمن توضیح وضعیت خود و همسرش که او نیز دوران محکومیت خود را در زندان می‌گذراند، تضمین حقوق بشر را از طریق آگاهی هر فرد از حق و حقوق خود دانست. زندانیان بند زنان زندان اوین در پایان مراسم روز جهانی حقوق بشر، سرود یار دبستانی را خواندند.

تقاضای صدها ایرانی از آرش صادقی برای پایان اعتصاب غذا

$
0
0
بیش از هزار و هشتصد ایرانی در بیانیه‌ای ضمن حمایت از خواسته‌های آرش صادقی، ‌زندانی سیاسی محبوس در اوین از او خواسته‌اند به اعتصاب غذایش خاتمه دهد و به او اطمینان داده‌اند که تا احقاق حقوق او، پیگیر خواسته‌هایش خواهند بود.حمایت  ۱۸۵۵ فعال سیاسی و مدنی از خواسته های  آرش صادقی و تقاضا برای  پایان دادن به اعتصاب غذا آرش صادقی زندانی سیاسی زندان اوین  نزدیک به پنچاه روز است که فریاد دادخواهی خود را با به خطر انداختن گرانقدرترین داشته خود که همانا جان و هستی اوست، بلند کرده است. او در اعتصاب غذا بسر می برد شاید که  فریاد دادخواهی اش به گوش مسئولین جمهوری اسلامی و بویژه قوه قضائیه برسد. او به دلیل اعتصاب غذای طولانی در وضعیت نگران کننده و خطرناکی قرار گرفته تا حدی که مسئولین زندان مجبور شده اند او را راهی بیمارستانی خارج از زندان کنند.  خواسته او امری جز اجرای عدالت و عمل به قوانین نیست. قوانینی که در پروسه بازداشت، محاکمه، محکومیت و اجرای حکم او و همسرش  توسط مسئولین و مأمورین و قضات ذیربط به نحو آشکاری زیر پا گذاشته شدند. آرش صادقی و همسرش همچون سایر زندانیان سیاسی و عقیدتی در ایران، قربانی دستگاه سرکوب و نفوذ اراده های سیاسی در قوه قضائیه شده اند. به باور ما حق آنها ست تا بر اساس آزادی های مصرح در اعلامیه جهانی حقوق بشر به نشر آزادانه ومصون از تعرض صاحبان قدرت، دیدگاه ها و نوشته های خود بپردازند. اصرار بر تداوم کیفر آنها و نگهداری شان در زندان و بی اعتنایی به خواسته های آنها بر صفحات کارنامه منفی قوه قضائیه خواهد افزود و بحران مشروعیت و بی عدالتی در این نهاد را تشدید خواهد کرد. ما امضا کنندگان این نامه با تأکید بر بحق بودن خواسته های آرش صادقی عمیقا نگران سلامتی و جان عزیزش هستیم و می ترسیم، می ترسیم از سرنوشتی که اکبر محمدی ها و هدی صابرها به سبب نقض قوانین و رفتارهای غیر انسانی و غیر مسئولانه قوه قضائیه و مسئولین زندان بدان دچار گشتند و جان عزیزشان را فدا کردند. ما از آرش صادقی مصرا می خواهیم که به اعتصاب غذایش خاتمه دهد و به او اطمینان می دهیم که تا احقاق حقوق او پیگیر خواسته هایش خواهیم بود. آرش جان، اعتصاب غذایت را بشکن، قوای جسمانی ات را بازسازی کن و استوارتر از همیشه  پیگیر مطالباتت باش. آرش جان، فریاد دادخواهی ات به گوش دادخواهان و عدالت جویان و همه سازمان ها و نهادهای حقوق بشری رسیده است، مطمئن باش که ما نیز در کنار تو و همراه با تو پیگیر خواسته های قانونی ات خواهیم بود. اسامی امضا کنندگان: ا مرادی ا میرویسی ا. نظریان ابراهیم ادیبی ابراهیم بیرمی ابراهیم خداکرمی ابراهیم صمیمی ابراهیم فتاحی ابراهیم مرادیان ابرهام م. هاشمیان ابوالفضل اسلامی ابوالفضل تاتار ابوالفضل راسخ ابوالفضل صادق زاده ابوالفضل صحت ابوالفضل فتحی ابوذر مسعودی احترام عبدوس احد صادقی احسان ابراهیمی احسان ایمانی احسان جعفری احسان جلیلیات احسان ذوالفقاری احسان رحیمیی احسان رستمی احسان طوسى احسان عطایی احسان فتاحی احسان گودرزی احسان مزینانی احسان مطلبی احسان مهاجری احسان نورس احمد ایرانی احمد آتشی احمد باطبی احمد باهری احمد پرتقی احمد توکلی احمد حسینی‌ احمد رسولی احمد رضوی احمد سعیدی احمد شهمی احمد عالینسب احمد علمالهدی احمد غلامی احمد فرضی احمد قربانی احمد مقیمی احمد میرزایی احمد نصراللهی احمد نظام احمد هاشمی‌ احمدرضا احمدرضا حسینی احمدرضا رضایی احمدرضا سیدضیایی احمدرضا طیبی ادوین بهاری ادیب فروتن اذریزدان پناه اران مبصّر اردشیر مزدیسنی اردوان احمدی ارزو رحمانی ارژنگ ایرانی ارس مشرقی ارسلان اژدری ارسلان نیک ارش اقاخانی ارش خورشیدی ارش دارایی ارشیا علایی ارشیا عینی ارمغان چیذری فرد ارمین شوكت اسدالله صالحی اسدالله فخیمی اسماعیل جعفری اسماعیل جلایری اسماعیل حلاجاز اسماعیل کاظمی اسماعیل مختاری اسماعیل معتمدی اشرف کریمی اشکان رضوی اشکان سلطانی اصغر باقی اصغر فرهادیلو اصغر وکیلی اطهر حبیبنیا اعظم ابراهیمی اعظم اکبرینژاد اعظم درخش افتخار ولی نژاد افسانه خلاق افسانه سراجی افسانه غلامیبروحنی افسانه وحدت افشین افشین جم افشین اقتدار افشین پاشایی افشین محمدی افشین نریمان اكبر كرمی اكبر نجارزاده اکبر اعلمی اکبر توکلی اکبر جویندهارش اکبر دهخدا اکبر کاظمی اکبر کرمی اکبر محمدی اکبر مهتاب اکبر همتی اکرم خداکرمی اکرم صالحمرام اگر قرارهمحاکمه الف میرزایی اللهیار اللهپرست الهام امیدیبهزاد الهام تقی‌پور الهام خواجویی الهام رضوی الهام سمیع الهام شعباننژاد الهام عریضی الهام‌ محمدی الهام هدایتی الهه مهماندوست الهه میری ام البنین مختاری امانوئل قدمی امانوئل مرادپور امانی امت عدالتخواه امجد حسین پناهی امیر امیری امیر جمشیدی امیر عباسی امیر علیدولتی امیر گودرزی امیر وحیدی امیرحسین اسكویی امیرحسین یزدی امید اسکندری امید امیدی امید آزاد امید بهمه امید تیموری امید حسنپور امید حنیف امید رجبی امید کرمی امید مزدیسنی امید میرزایی امیر ابراهیمی امیر احمدشهرابی امیر اخوت امیر ارسلان امیر بامری امیر پارسا امیر حبیبی امیر حسنی امیر حسین امیر حسین برازجانی امیر حسین کریمی امیر خاک امیر خضریان امیر راد امیر سراجی امیر عظیمی امیر علی وکیلی امیر علیمرادی امیر فلاح امیر کاوند امیر کریمی‌فر امیر لایقی امیر محمد امیر محمدهداییان امیر محمودی امیر میرشاهی امیر ودیعی امیرحسین خطکه امیرحسین رادپور امیرحسین شاقول امیررضا حسنی امیرساسان  شرفی امیرساسان شرفی امیرمرادی امین اشترانی امین امینی امین انصاری امین زند امین ساله امین فیاض امین ماهوری امین مرادی امین نادری امین نامداری امین نزاری اندیشه جعفری انسیه لشگرى انسیه مهربانی انسیه انساندوست انسیه رزاقی اهورا رفیعی اوان سیگل ایرج واحدىپور ایمان رضایی ایدین طاهری ایسان میران ایمان عوانی أرش جنتى عطایى آتنا ریاحی آتنا فرزام آتنا یحییپور آذر جاودانزاده آذر جلالی آذر سیف آذرنوش استوارفرد آذین سعیدی آرزو سیدطاهرالدینی آرسیت هودفر آرش احمدی آرش اورنگ آرش آذرنیا آرش بهنام طلب آرش پاکزاد آرش جانازت آرش جانبدان آرش جانبشكن آرش جانفریاد آرش جانما آرش جاهدی آرش جاوید آرش خدادادى آرش خزی آرش عسگریه آرش علایی آرش کلهر آرش کمانگیر آرش گودرزی آرش مروی آرش منصورپور آرش نامدار آرش هاشمی آرشام رضایی آرمان حیاتی آرمان مزدیسنی آرمین چهرمنوری آرمین نصیری آریا باقری آزاد آظادى آزاده اصلی‌ آزاده امانی آزاده خزایی آزاده خلیفی آزاده شیرازی آزیتا موسوی آلی و. سندن آمنه باقری آناهیتا پرهامی آناهیتا صبور مقدم آناهیتا همتی آوا ساغری آیدا امیری آیدا حسینی‌ آیرم کشاورز آیرین مریدی آیرین مریدی آیسا بیریا آیلار حسنی ﺁﯾﻨﺎﺯ کوروش بابك رضایی بابک اجلالی بابک امیری بابک امیریفر بابک طیوری بابک عزیزی باران رضایی باران مقدم باران نخعی بارانا بارانی باقر برازجانی باقر جعفریتکاب بانو آریایی بانو صابری بتول اقبالی بحرام کاظمیان بحرام یادی بردیا صادقى برستو سعیدی بشیر آقارضایی بنیامین سلطانی بهادر ریحانی بهار هاشمی بهار یاقوتی بهاره آبپیكر بهتاش فروغی بهجت مهرآسا بهراد آزادی بهرام ارغیانی بهرام صادقی بهرن رادمهر بهرنگ زندی بهروز جاویدتهرانی بهروز خانجانی بهروز شفیعی بهروز صادق بهروز صادق بهروز صادقی بهروز عیسیپور بهروز نجفی بهزاد حبیبی بهزاد سردار بهزاد صمدی بهزاد مهرانی بهلول علیجانی بهمن طاهرخانی بهمن عزیزپوریان بهمن کابلی بهناز بختیار بهناز یوسفیان بهنام اریان بهنام غریبی بهنام قربانزاده بهنام لاری بهنام محمدی بیژن سلامتیان بیتا شباهنگ بیتا طحانی بیتا کیانزاد بیتا کیانی بیدا علم بیژن علوی پاشا ثانی پتکین آذرمهر پدرام احمدی پردیس رهام پرستو فاطمی پرنیا فرهادیان پرنیان لنگرودی پرهام صمیمی پروانه حسینی پروانه سلمانی پروانه قطبى پرویز بهادر پرویز حیدری پرویز ضیائیان پروین اسماعیلی پروین بامداد پروین تنها پروین دلاوری پروین کهزادی پریسا بیگدلی پریسا هادیان پری ابراهیمی پری باغبان پریا خداکرمی پریسا احمدیان پریسا خوش خلق پریسا صابری پریناز صفویه پریوش احمدیان پریوش احمدیاناصل پریوش محمودی پژمان زاکروند پوریا اصغرزاده پوریا پژند پوریا سعیدی پوریا عبدی پوریا وطنی پویا ابراهیمی پویا جهاندار پویا حاجینژاد پویان بیات پیمان تائبی پیام مهریاری پیام وزیری پیمان توکلی پیمان جهانی پیمان دلسرنا پیمان رجبزاده پیمان شمسی‌ پیمان قادری پیمان قادریو پیمان گلیزاده پیمان محمدی تارا حسینی‌ تراب مستوفی ترنم بهاری تقی رحمانی تهمینه محمدی توحید دهقانی تورج پارسی توره پاکدل نباتی تونیا ولیوقلی تیام دالوند تینا خداکرمی تینا رمضانی ثریا خاطری ثریا روحی ثریا فتاحی ثریا محمدی ثمر بهرنگی ثمینه راثی ج، حسنی جابر انصاری جانی سر جبار محمدی جبار هاشمی جعفر ایمانی‌ مرانی جعفر بازغی جعفر حیدریمقدم جعفر هدایتی جلیله جعفری جمال والاس جمشید بابایى جمشید اسدی جمشید زرگر جهانگیر هاشمی جواد ابراهیمی جواد اسکندری جواد بداغی جواد جم جواد حیدری جواد رفعت جواد سجادیان جواد سرلک جواد سلطانمحمدی جواد شریفىنوید جواد فاضل جواد قربانی جواد متولى جواد هاشمی جیكوب استفانیان حامد ابراهیمی حامد آشتیانیفرد حامد آنی حامد پهلانه حامد پورشبانان حامد تهرانی حامد توحیدی حامد حسینی حامد فرمند حامد فریدی حامد قطا حامد کشوری حامد لطفی حامد موحدی حامد واحدى حبیب بهرهمن حجت قدرتازلی حدیث سعیدی حدیث قاسمی حسن اکبری حسن ایمانی حسن آذرتاش حسن جعفری حسن حسینی حسن خسروی حسن رحمانی حسن رسولی حسن صادقی حسن صحراگرد حسن صمیمی حسن طالبی حسن طاهری حسن فرزانه حسن لطفعلیان حسن محمدنژاد حسن محمودی حسن معزز حسین احتشامزاده حسین اصغریزدانی حسین آقاجانی حسین حمیدین حسین محسنیان حسین یعقوبی حسین اردشیری حسین ازیمدوست حسین آتشهوش حسین بنائبهبهانی حسین ترکاشوند حسین تیموری حسین جهاندیده حسین حسینی حسین ذبیح.اللهی حسین رحیمی حسین رضایی حسین رئیسی حسین رئیسیان حسین شاهحسینی حسین صادقی حسین صبورزادگان حسین صحراگرد حسین صمدی حسین ضیابخش حسین علیپور حسین فرامرزی حسین قربانی حسین محمدی حسین مهدیان حسین هدایتیثانی حمید قانعىزاده حمید قهرمانى حمیرا پروین حمید احمدی حمید احمدی حمید اکبرپور حمید اهنگری حمید بهنام حمید توسلی حمید جهانپور حمید حمیدی حمید دهقان حمید رضایوسف حمید زرینی حمید صفری حمید محتشمی حمید. اریرد حمیدرضا متوللو حمیدرضا نبوی حمیدرضا همایون حمیرا آرشیا حمیرا نیازی حنا مقدم حورا حمیدین حورا مطلوب خانم شریفی خدیجه زارع خسرو پرویزی خسرو حاجیباقری دادخواه سرمست دارا صادقی داریوش عباسزاده داریوش وفادار دانیال زارعی داود لطفی‌ داود مستاجران داود موسوی داودشمس داوود جعفری داوود حجازی داوود رضایی داوود صادقی درسا هنرور دریا صفایی دریا لتیفپور دکتر محمدعلی دلارام خسروآبادی دولت آبادی ذبیح اله غفاری راحله پاکدامن راحله طارانی راحله نوری راد جهانبخت راد جهانبخت رادمهروطن آرا راضیه حمیدی راضیه زیدی راضیه محمدی رافت مقدم رامتین سبحانى رامتین مرادی رامین كریمى رامین باصری رامین دریایی رجا ریاحی رحیم مرادی رحیم جعفری رحیم همتی رز محمودیان رسول جهاندیده رسول زرنوشه رسول فزجیارش رسول کرمی رضا احمدی‌ رضا ازیمدوست رضا اسدى رضا اصحابی رضا اصغری رضا اعتمادی رضا افخمی رضا امیری رضا انصاری رضا آزموده رضا بلوچ رضا توکلی رضا جوادی رضا حسینزاده رضا دانا رضا دوستمحمدی رضا رستر رضا رمضانی رضا زرگر رضا زنجانی رضا سرمست رضا سلجوقی رضا شادکام رضا شجاعی رضا شریفی رضا صادقی رضا صحراگرد رضا صمدی رضا عباسی رضا علیپور رضا علیجانی رضا غنی زاده رضا فرایی رضا فرخی رضا قصری رضا كرمی رضا کارکن رضا کشتلی رضا گودرزی رضا محبی رضا محمدی رضا معتمدی رضا ملک رضا نصرتآبادی رضا یاوری رقیه نفری رقیه وجودی رکسانا کبودوند رمضان سیفایی رمضان عبدی رها ایرانی‌ رها جهانفروز رها جهانفروز روح الله زم روح الله عباسی روح بخشبور روزبه هرسینی روژا روشن روژین شریفزاده رویا اذر رویا ازیمدوست رویا امامی رویا حسن رویا محمدی ریحانه بهرام ریحانه بیگدلی ریحانه جدیدفرد ریحانه طالبی زانیار رشیدی زانیار فتحی زسولزر آبادی زهرا اذرگشب زهرا اصفهانی زهرا ایزدی زهرا ایوبی زهرا آذرگشب زهرا آقامیری زهرا بدیعی زهرا بیگمحجازی زهرا بیگی زهرا جعفری زهرا خالقی زهرا رجبی زهرا رفیعی زهرا زنگنه زهرا ساداتابراهیمی زهرا سبوحی زهرا سفربی زهرا شکیب زهرا صادقپور زهرا صبوری زهرا طاهری زهرا عباسی زهرا علیپور زهرا علیزاده زهرا محمدزاده زهرا مرادى زهرا منفرد زهرا هوشیریفرد زهراذملک زاده زهره احسانی زهره انصاری زهره حبیبمحمدی زهره شهبازى زهره شهبازى زهره کریمی زهره مصطفوی زهره منصوریان زهره نفریه زهیر مقدم زینب موحدی زیا میرسدی زیبا انصاری زیبا میرحسینی زینب رازقی زینب روئینه ژیلا مهدویان ژینا سپهر سارا اردلان سارا آرینمهر سارا داوودی سارا زندی سارا ساعی سارا سلیمانی سارا سیامی سارا ظاهری سارا عسکری سارا غلامی سارا لطفعلیان سارا مروت سارا مکریمی سارا نظری سارا هاشمی سارا واعدیناسك ساسان سیامکی ساسان شاهانی ساسان شهبازی ساسان گلفر ساقی لقایی سالار عباسیان سالار محبی سام ابرری سام جدی سام حکیمی سام سرابی سامان آزادی سامان شهمری سامان كشاورز سامان منصوری سامره پژوهش ساناز عبد ساناز مصطفائی ساناز هدایتی‌ سایه زینتی سبحان بیدخونی سبحان جوانبخت سبحان درویشی سپهر آریایی سپهر پیمانفر سپهر خاموشی سپیده قربانى سپیده نعمتیان سپیده پورآقایی سپیده جدیری سپیده فرخنده سپیده کمن ستاره پویش ستاره حسنپور ستاره سهیل سجاد جوان سجاد دهقان سجاد رضایی سجاد سجادپور سجاد کاکاوند سحر أدیب سحر حبیبی سحر رضازاده سحر شیخ‌بهأئی سحر قاسمی سحر یعقوبی سحر یوسفی سرابی حسن سروش خلیلی سروش قاسمی سریعه بهرامی سعید بابایی سعید قاسمی سعید كوركی سعید احمدی سعید اخلاقی سعید اردویی سعید امامی سعید اوهم سعید بهروز سعید پورملک سعید پیرانوند سعید توانایی سعید خضری سعید خوشبخت سعید دلشادثانی سعید رضاخادم سعید رضایی سعید شهبندی سعید علائی سعید غفوریان سعید فتاحی سعید محمدی سعید مدنی سعید میر سعید نیکوگفتار سعیدحسن زاده سعیده زینتی سلام ارشجان سلمان باعثی سلیمان نوری سلیمان آذری سلیمان تکزارع سمانه دستور سمیرا راد سمیرا صادقى سمیه مهربانی سمی آغاز سمیرا احمدی سمیرا اسدی سمیرا شهبازی سمیرا ملکی سمیرانیک نوروزی سمیه امید سمیه پازوکی سمیه جهانی سمیه داوودی سمیه رضایی سمیه فتحی سمیه قلیپور سمیه کمالی سنجر صادقی سهراب امید سهند آدمعارف سهیل امانیپور سهیل ملکی سهیلا ارمان سهیلا حسانی سهیلا محمدپور سهیلا محمودی سهیلا هادیپور سودابه قصری سورنا ادبی سوسن اقبالیفر سوسن رحمتی سوسن شهبازی-سوگل حاجیباشی سوگل خادمی سوگل ذوقی سوگل ذوقی سولماز اسکندری سونیا گلناری سیامك فرید سیامك قادری سید مجتبیافضلی سید محمدجعفرى سید یوسفحسینی سیروس حیدری سیما تاجدینى سیامک زند سیامک سهراب منش سیامک شجاعی سیامک منتظری سیاوش بابایی سیاوش جهانپور سیاوش رضوی سیاوش قلیچخانی سیاوش گلیزاده سیاوش لشگری سیاوش مرادی سید حسینشندآبادی سید رضاعلی سید علیموسوی سید محمدمیرعبداللهی سید مهدیرحمتی سیدامیرحسین میرخلیلی سیدعلی موسوی سیده زهراحسینی سیده عاطفه استوان سیده فاطمه کاهه سیروس پاکدل سیروس جعفری سیروس فتحی سیروس ملکوتی سیما رضایی سیما طنابی سیما هسینیزده سیماحسینی زاده سیمین حلوایی سیمین رحمتکش سیمین روزگرد سیمین مددی سیمین نرپور سینا اقدم سینا قربانپور سینا موسوی شادی رحمانی شادی شهیدی شادی طاهری شادی قلیچخانی شادی ناصر شاهده محجوب شاهین بشیرى شاهین ایزدی شاهین شریفه شاهین صادقزاده شاهین مهدوی شایان خراسانی شایان متصدی شایسته رضایی شبنم موسوی شراره دیرباز شراره صادقی شراگیم زند شرمین یمنی شروین مومنزاده شریفه بنیهاشمی شعری جوانمردی شقایق حسینی شقایق رستمی شقایق رنجبر شقایق محمدی شکوفه فضلیانی شکوفه یزدانی شکوه فرشیدفر شکیبا همت تبار شیلا فریادی شمسی جلالی شمسی موصلی شمیلا کمالی شنتیا رودهنی شهاب ایرانی شهاب پارسا شهرام حیدری شهرام مرید شهربانو شهناز مودن نژاد شهربانو یل شهرزاد صالحی شهرزاد علمی شهره درودی شهره رمزنپور شهریار غلامی شهلا باور شهلا خواری شهلا عبقری شهناز اكملی شهناز موذن نژاد شهناز نیرومنش شهناز نیرومنش شورا معاونی شیوا كوكبی شیدا شرفی شیرین راهرخشان شیرین صادقی شیرین غفاری شیرین گلچین شیرین نجفی شیرین نوائی شیرین نوائی شیما حامی صادق ریاحی صادق سازمند صادق شریعتی صادق صفرپور صادق قمیاویلی صارمی صبا جباریدارستانی صبا شهبازی صبری قمشه ای صحرا شیداییاقدم صدیف حسینزاده صدیقه زارعی صدیقه محمدی صمد بابایی صمد مرسلی صنم کمالی صنم کمالی صنم نیاز طاها ثالثى طاهر رستاک طاهره نوروزی طرّه پاکدل طوبا پاکدل-صدر طوبی‌ پاکدل طوره نباتی طیبه ترابیان ع.قادری عابد علینژاد عادله زمانی عارف افشار عاطفه خسروی عامر ارمغان عباد نوروزی عباس آذرگشب عباس پیرهادى عباس دفارپور عباس غلامی عباس فیروزبخش عباس کریمی عبدالحمید معصومی تهرانی عبدالخالق بهادر عبدالرحیم مرادی عبداله رایج عدالت خواه عرفان افشار عرفان حسینی عرفان صالحی عرفان موسوی عزت حیدری عزم رفوگرا عزیز رسولی عزیز قاسمزاده عسگر حاجی عسل رستمنیا عسل سرمدی عسل شهیمچلو عشرت بسنانجانی عطا اللهامینی عطا خدابنده على باجلانى على تیمورى على صادقىزاده على محمدیان علی رضااسعدی علی رضایی علی سبك علی طایفی علیرضا تهرانی علیرضا محسنى علیرضا محمدى علی ابراهیمی علی احتیاجی علی‌ ازیمدوست علی اسفندیارپور علی افشاری علی اکبرذبیحیان علی اکبرمرادی علی القاسی علی امیری علی امینی علی‌ انصاری علی ایرانزاد علی آزادی علی برزگر علی بهادری علی‌ بهمانی علی بیگلری علی تقیپور علی‌ توانا علی‌ جم علی جواهریان علی حسینی علی حسینی پویا علی خانی علی خراسانی علی‌ خوئی علی‌ دانش علی ذاکری علی‌ ذره علی رحیمی علی رضادری علی رضایی علی زاهدی علی زاهدی علی زنگنه علی‌ زیدی علی‌ سدقسا علی‌ سریع علی سلاطینی علی‌ سیاوش علی شبانی علی شهبازی علی صادقاحمدی علی صادقی علی‌ ضیائی علی طاهریان علی طهماسبی علی عباسی علی‌ عباسی علی عجمی علی عزیزی علی عینابادی علی قاسمی علی کاشانی علی کریمی علی محمدی علی محمدیان علی مرادی علی‌ مرامی‌ علی ملکشاه علی مهدویفر علی موحدیان علی موسوی علی مولویپور علی ناصری علی ناظری علی‌ نیکنام علی هاتفی علی هاشمی علی همتی علیرضا اصغرزاده علیرضا حساس علیرضا خوشدل علیرضا رسته مقدم علیرضا رسته مقدم علیرضا سربازی علیرضا سیاسی علیرضا طهماسبی علیرضا عبدالهی علیرضا علیزاده علیرضا کاوندی علیرضا محمدی علیرضا مرادی علیرضا مقدسی علیرضا ملأئی علیرضا ناصرزارع علیرضا نیکمرام عماد سفری عمران فتوت عیسا نورالله غزال جهانبخش غزال زنهاری غزال صالحی غزل امیدی غلام اصغر غلامحسینیعضو غلام توکلی غلامحسین رحمتیزاده غلامرصا محمدی غلامرضا طوسى غلامعلی سالمی فاضل زند فاضل سلیمانی فاضل وروانی فاطمه احدی فاطمه احمدی فاطمه اصغری فاطمه افسر فاطمه الماسی فاطمه آذریان فاطمه آهنگریان فاطمه بهرامی فاطمه خسروىبابادى فاطمه رازقی فاطمه رجایی فاطمه روحی فاطمه سرلک فاطمه شهپری فاطمه صادقی فاطمه طباطبایی فاطمه عبدوس فاطمه عزیزی فاطمه کریمخان فاطمه کریمی‌ فاطمه ماهری فاطمه مسعودیان فاطمه مولائی فاطمه میرزایی فاطمه نبهکت فاطمه نقوی فافا موریس فایزه خراسانیزاده فائزه اصغری فائزه جم فائزه رازگردانی فائزه نجفی پور فتاح احمری فرامرز پژوه فرانك افشارى فرانک سراجی فربد مزیدی فربد مولوی فرحناز نامداری فرخنده صادقی فردوس شیخالاسلام فردین محمدی فرزاد کایا فرزاد مهدوی فرزاد نیکآیین فرزان سماک فرزانه امینی فرزانه تقوی فرزانه حسینی فرزانه خزلی فرزانه ضامنی فرزانه ضامنی فرزانه عزیزی فرزانه میرفردی فرزند خلفکشور فرشاد عنایتى فرشاد گلشاهی فرشته شهبازی فرشته عادهی فرشته علیزاده فرشته کرمی فرشته ناجی حبیب فرشته نسربدی فرشته نویدی فرناز بدیعی فرناز خسروىبابادى فرناز داودی فرنازعلیزاده فرنگیس بایقره فرنگیس مصطفیپور فرهاد پوربخش فرهاد تاجیک فرهاد حیدری فرهاد سماک فرهاد سماوی فرهاد عسگری فرهاد منش فرهاد نوایی فرهاد نوائی فرهنگ رضایی فروغ باقری فروغ بیت فروغ طیارى فروغ فریدونی فریده ایرانی فریناز معصومی فری آرش فریاد اللهامانی فریاد صالحی فریبا تقوی فریبا راد فریبا روشن فریبا سلیمی فریبا شیرینی فریبا کریمخانی فریبرز سروش فریبرز نامداری فرید فرهان فرید کریمی فریده الحاوی فریده دلیری فریده غریبنواز فریده کریمی فریدون نامداری فریما عطا فزد امیری فهیمه حسینی‌ فهیمه منجزی فواد احمدی فواد آیات فیروزه فولادى فیروز کیانپورآرش قاسم خداپرست قاسم فلاح قاضی الحاجاتهمانا قوجا کارتال كامبیز سلطانین كتایون اشرف كسرى ساقیان كوروش ایرانی كوروش لاهوتى كیانا پیرویسیانی کاظم علمداری کامبیز کاسفی کامران اخوان کامران حیدریان کامران شاکری کامران غیاثوند کامران فلاح کامران نامی کامیار پویانمهر کامیل گدرون کاوه آهنگر کاوه شهروز کاوه طاهری کاوه میرزایی کاوه میرزایی کبرا بیگی کبری علی‌ کریم ایمانی کریم دباغ کریم سعداوی کژال کهنزاد کسرا معماریان کسری باباجان کمیل حسینی کورش دولت کوروش صحتی کورش منصوری کوروش امیری کوروش پارسا کوروش صادقی کوهیار گودرزی کیارش غلامی کیارش موسوی کیارش نجاتی کیانوش مسعودی کیانوش میری کیمیا زم کیوان بنان کیومرث رحیمی کیومرث مظفری کیومرث موسوی گلاله وطندوست گلشن فرمهینی گوهر عشقى گیتا ملکی گیتی موسوی لادن حاتمی لادن رحیمی، لعیا دیهیم لعیا عالینیا لیلى اخوان لیلا امینی لیلا آسوده لیلا جدیدی لیلا جلیلپیرن لیلا جمشیدی لیلا فراهانی لیلا کیانی لیلی قاسمی لیلی‌ معصومی لینا صدیقنواز م امامی م. اخوان م. بریران م. بریران ماری منو ماریا مهدوی مازیار ایرانی ماسور شجاع ماشااله شمشیری ماکان سهرابی ماندانا پیشدادی ماندانا صبری ماندانا هدایت مانی ایمانی مانی تهرانی مانی محمدی ماه شید مایا رضایی مبینا فلاحنژاد مجتبى عباسى مجتبی اسدی مجتبی رهبردار مجتبی زادهخراسانی مجتبی زینلیپور مجتبی ظفری مجتبی مرادی مجتبی مرتضایی مجتبی نقدیپور مجتبی نقدیپور مجتبی‌ نوری مجید نیكنام مجید پوربهرام مجید پیروی مجید خمسه مجید خوشیان مجید سرلک مجید شاکری مجید شهبازخانی مجید فراهانی مجید فنایی مجید محمدزاده مجید محمدی محبوبه اصغری محبوبه حسینیمقدم محبوبه رسولی محبوبه ستوده نیا محبوبه موسیزاده محترم شاهین محرم راثی محسا پیری محسا ناژوان محسا هوشیریفرد محسن احمدی محسن اربابی محسن افراز محسن ایرانى محسن بابایی محسن بزرگی محسن بنیهاشمی محسن پروا محسن حامد محسن حقشناس محسن خانی محسن رضاییان محسن علیپور محسن فرامرزی محسن فردوسی محسن فرمهینی محسن لیلایی محسن محمدزاده محسن مشایخی محسن مکاریان محسن یوزباشی محمد  شهبازی محمد ابوطالبی محمد ارجمندی محمد ازیمدوست محمد اعتمادی محمد افراسیابى(عمو محمد امین شادروان محمد امینبخشی محمد اوجی محمد اولیایی فرد محمد آرامی محمد آریامهر محمد آقاامیری محمد آقاامیری محمد آهنگی محمد باقرصمیمی محمد بهرامی محمد پورعبدالله محمد پوریانیک محمد تارق محمد توکلی محمد جامی محمد جمالی محمد جوادخادمی محمد جوادرضانیا محمد جوادرنجبر محمد جوادمنشی محمد حاحمحمدی محمد حسینمحمدزاده محمد حسین مزروعی محمد حسینفتاحی محمد حسینناصرزاده محمد خادمی محمد خاکی محمد دانش محمد راه‌چمنی محمد رضارضایی محمد رضاسراجی محمد رضاعلیانزاده محمد رضاقربانی محمد رضاملکیان محمد رضاناظم محمد زاغری محمد سعیدی محمد سلیقه محمد سلیمزاده محمد سنی‌ محمد سواریتهران محمد شهابی محمد شیفته محمد صادقی محمد صالحی محمد صبوری محمد صحرایی محمد طالبلو محمد طالشی محمد علوی محمد علی‌ جباری محمد علیزاده محمد علیسراجی محمد علینژاد محمد غیاثی محمد فردوس محمد فیروزی محمد قادریدرباغی محمد قاسمی محمد كرامتى محمد کاظممجرد محمد کریمی محمد کمالی محمد گروسی محمد مافی محمد محمدی محمد مظفری محمد مقدم محمد ملکی محمد مهدیحبیبیان محمد مهدینقی محمد مولایی محمد میر محمد نجفی محمد نقوی محمد یوسفی محمدحسین آریامهر محمدحسین سراجی محمدرضا بلقان‌آبادی محمدرضا جعفری محمدرضا جلیلی محمدرضا دارستانی محمدرضا دارستانی محمدرضا ذاکری محمدرضا صادقی محمدرضا غفاری محمدرضا فتحى محمدرضا قایدی محمدرضا قمیاویلی محمدرضا گیوه محمدرضا محمدزاده محمدرضا نوری محمدصفر لفوتی محمدع عسگری محمدعلی ریاحی محمدعلی ریاحی محمدمهدی رحیمی محمدهادی فروزشنیا محمود امیری مقدم محمود بافنده محمود بخشی محمود حسینی‌ محمود حیدری محمود رادفر محمود محمدى محمود محمدی محمود مومنی مراد بیگمرادی مرتضی عبدالهی مرتضی اسماعیل پور مرتضی الهامینیا مرتضی آزاد مرتضی بابائی مرتضی توکلی مرتضی حمیدی مرتضی‌ عبداللهی مرتضی مهدیپور مرتضی‌ نیکی مرتضی هاشمی مرجان امینی مرجان توكلی مرجان صائبی مرجان کرمی مرسده ایزددوست مرضیه باقری مرضیه موحد مرضیه بیات مرضیه جهانگیری مرضیه حسابی مرضیه علیابادیان مروارید اتابکی مروارید آقابابائی مریم ایرانی مریم حداد مریم دهكردى مریم ریاحی مریم هدایتى مریم هوشیار مریم احمدی مریم اسدی مریم ایمانی مریم باقری مریم بستانی مریم پورابراهیمی مریم پیری مریم تاتاری مریم حمیدی مریم خادم مریم خشلهجه مریم راهرخشان مریم ساداتجعفری مریم سلیمی مریم سود مریم شوندی مریم صابری مریم صدیق مریم ضیا‌‌‌ مریم طالبیطاهر مریم فیاضی مریم مالکی مریم مقدم مریم موذنزاده مریم مومنی مریم نایبیزدی مریم نیروبخش مریم هاشمی مریم یزداندوست مژده بلانی مژگان اكبری مژگان جهانسوزی مژگان حاجیزادگان مژگان رضوی مس‌ عالین مسعود بابایى مسعود حسینی مسعود فرخی مسعود فیروزبخش مسعود قاسمی مسعود قربانینژاد مسعود کسرایی مسعود محمدی مسلم شایسته مسلم شمس مسلم شمس مصطفی بهرامی مصطفی امیری مصطفی بادکوبه ای مصطفی حیدری مصطفی رحمانی مصطفی زمانی مصطفی زنگارکی مصطفی عزیزی مصطفی قربانی مصطفی هاشمی مصطفی یوسفی مطهر رستمیان مطهره نوربخش معصوم عسکری معصومه کرمی معصومه مجیدی معین نوبجاری معین نوبجاری ملایی ملودی تزری ملوک ابراهیمی ملیحه اقاجانی ملیحه صغری ملیکا مهدوی منا پیامی منا خاتونی منا خجسته منا ملختوی منر تحرّی منصور اسانلو منصور حسینزاده منصور شجاعی منصور عیدی منصور ملکیان منصوره ماسوریانفرد منوچهر آبادی منوچهر تقوی منوچهر محمدی منوچهر ولائی منیر صعودی منیر استهباناتی منیر اعلایی مها سلطانی مهتاب فردوسی مهتاب کشاورز مهتاب ملکی مهتاب همت یار مهدى توکلى مهدى ذاكرى مهدى طهماسبى مهدی احمدی مهدی انصاری مهدی توفیق حق مهدی كریمى مهدی گشادرو مهدی احمدی مهدی ازیمدوست مهدی اقدم مهدی امینی مهدی ایرانپور مهدی برادران مهدی بهروزی مهدی پور مهدی حسینی مهدی رفیقی مهدی رمضانی مهدی ساجدی مهدی صادقی مهدی طلوع مهدی عربشاهی مهدی فتاحی مهدی قدرتی مهدی قنبری مهدی گودرزی مهدی محمدی مهدی مدنی مهدی مهدوی مهدی مهربانخواه مهدی موسوی مهدی میرباقری مهدی نورنژاد مهدی یوسفپور مهدیس حسینی مهران توحیدینژاد مهران سهرابی مهران غلامی مهران فتوحی مهران کاظمی مهران مهران مهران نوری مهرانگیز كار مهرداد جمیرن مهرداد ربیعی مهرداد رضایی مهرداد محسنی مهرداد مهدوی مهرداد نبى مهرسا معیرى مهرنوش افجهای مهرنوش برازجانی مهرنوش صادقی مهری شاهمرادی مهری یوسفنیا مهزاد خسروانی مهزیار شکیبا مهسا سجادی مهستی ارشدی مهستی ترشدی مهشید کاظمیان مهناز پراکند مهناز رسولی مهناز فرهاد مهنیا موذنجهرمی مهوش افصحی مهیار محرر مهیستان بختیاری موسی توکلی مونا اعظمی مونا خمسه مونا كاشف مونا مستوفی مونو رئیسی میترا آریا میترا صالحی میترا ایزدی میترا پورشجری میترا تبتبیی میترا حنیفی میترا مرتضوی میترا هاشمی میثاق کوچ میثم تجلی مهر میراندا صدر میلاد ابراهیمی میلاد احمدی میلاد باقری میلاد جهان میلاد داوری میلاد سرلک میلاد فرجزاده میلاد ناظری مینا امینیان مینا باقری مینا بها مینا توکلی مینا خادمی مینا سر مینا کشاورزی مینا مینایی مینو رئیسی نادر امینیان نادر ایرانی‌ نادر زارعی نادیا سدهپور نازلی علوی نازنین افتخار نازنین آهنگریان نازنین حسینی نازنین رضایی ناصر خلج ناهید حسنی ناهید خلیل نژاد ناهید رضایی ناهید فرهاد نجمه صفارزاده ندا ازادی ندا فرصت ندا محمودی ندا موحد نرگس احمدی نرگس آزادی نرگس حق نرگس ناظمى نزهت مستوفی نسترن تاجیک نسرین افضلی نسرین بهرمندی نسرین جهانپور نسرین شیرینی نسرین صالحی نسرین فروزش نسرین متّحده نسیم ریسینیا نسیم ندایی نسیم فروزش نسیم ماهر نعیمه دوستدار نعیمه کفشدوز نغمه تاجدینی نغمه مونسی نفیسه هوشى سادات نفیسه سعیدبخش نگار ارغوانی نگار عبدی نگین رضاپور نگین صالحی نورا حسینی نورا یمین نورمحمد یعقوبی نوریزاد نوشین ابراهیمی نوید جعفری نوید عظمایی نوید امانت نوید خلیلی نیاز سلیمى-نیكروز اولاداعظمى نیما صفار نیما قلیزاده نیسوم کاظمی نیکا ملکی نیکتا صالحی نیکو افشار نیکی غلامی نیلو رأفی نیما اسد الله نیما ایوبی نیما دهقانی نیما سعدی نیما محمدی نیما منتظر ظهور نیهاد دشتی نیوشا بدیعیثابت هادى بابایى هادی جباری دارستانی هادی اصغری هادی راد هادی سیفی هاشم قاسمی هاله نعزم هانا یونسی هانیه بخشیپور هانیه پورجابر هدا ایزدی هدایت هاشمی هدی یگانه هدی پیرهادی هستی ایرانی هستی چگنی هستی‌ مستوفی هلی رضاییان هما آبانگر هما حداد همایون امینی همایون جعفری همایون مهمنش همر یارمحمدی هنگامه حمیدین هنگامه درفشی هنگامه روشن هوشمند غفاری هوشنگ صفا هیوا سروش هیلدا آریامنش واهیک بقمین وجدان انسانی وحید اخوندپور وحید كیوانلو وحید ابوطالبی وحید آزادمنش وحید بابتیی وحید دلافروز وحید رضایی وحید طاهری وفا صالحی ونداد اولادعظیمی ویدا بهار ویدا طالبی ویكتوریا آزاد یاسین امینی یوسف اسكندری یاس ادیب یاسر  فرهادی یاسر جهانی یاسر سجادپور یاسر شیران یاسمن عزیری یاسمین صفرپور یاسی پاکدل یاشار ادیبدوست یاشار پارسا یاشار تبریزی یاشار رحمانی یاور سلطانی یغما لشنی یکتا جوکار یلدا کارون یلدا نورالله نژاد یوسف حسینپور یوسف عزیزی بنی طرف یونس گروهی

گزارشی از مراسم روز جهانی حقوق بشر در گوتنبرگ سوئد

$
0
0
در سالگرد تصویب منشور حقوق بشر سمیناری از طرف جامعه دفاع از حقوق، بشر و دمکراسی در ایران در شهر گوتنبرگ سوئد با همکاری آ.ب.اف برگزار شد. منصوره شجاعی از فعالین حقوق زنان، یکی از سخنرانان این مراسم بود.گزارش مراسم بزرگداشت ۶۸ مین سالروز صدور منشور حقوق بشر در گوتنبرگ سوئد روز ۱۰ دسامبر مصادف است با سالروز تصویب و انتشار منشور حقوق بشر. به همین مناسبت و برای آزادی نرگس محمدی و همه زندانیان سیاسی در ایران، سمیناری از طرف جامعه دفاع از حقوق، بشر و دمکراسی در ایران در این روز در شهر گوتنبرگ سوئد با همکاری آ. ب. اف برگزار شد. این مراسم با پخش یک فیلم کوتاه شامل تصاویری از خانم نرگس محمدی و فرزندان ایشان و دکلمه شعر احمد شاملو با صدای شاعر، آغاز شد. سپس، مجری برنامه خانم شمیلا کریم قلیپور قطعه شعری از زندانی سیاسی، آرش صادقی که برای همسرش سروده است، را خواندند. «زيباى من، اين ديوارهاى اجرى ناچيزتر و حقيرتر از ان هستند كه بتوانند بى هم بودن را به من و تو تحميل كنند. من و تو هر كجا كه باشيم، با هم هستيم و با هم خواهيم بود، در قلب هم، در باور هم! بودم يا نبودم تو بايد بر قرار باشى، تا سپيده دمى كه نا گزير از راه خواهد رسيد اگر اگر بودم، باهم به نظاره اش مى نشينيم .... اگر نبودم، نسيمى خنک مى شوم كه درآن طلوع صورتت را بوسه باران مى‌كنم كه تو حضورم را به يقين لمس خواهى كرد!» ارش صادقى، بند هشت زندان اوين ١٥/ ٩/ ٩٥ در ادامه و در بخش اول مراسم، خانم منصوره شجاعی به ایراد سخنرانی پرداخت. ایشان در سخنان خود، به تشریح وضعیت دشواری که در آن زنان ایران و فعالین حقوق زنان برای تغییر قوانین زن ستیز در جمهوری اسلامی و برای تامین حقوق برابر با مردان مبارزه می‌کنند، پرداخت. ایشان ضمن اشاره به سوابق مبارزاتی و تلاشهای خستگی ناپذیر نرگس محمدی در این عرصه و ادامه این مبارزه حتی از درون زندان، متذکر شد که در شرایطی که نرگس در زندان حاضر به سکوت نیست، درست نیست که ما سکوت کنیم. خانم شجاعی در بخش دیگری از سخنان خود بخش هایی از نامه نرگس محمدی را که به مناسبت سالروز حقوق بشر نوشته بود، خواندند. در این نامه خانم محمدی به اهمیت و نقش نهادهای حقوق بشری و مدنی داخل و خارج پرداخته و این نهادها را به عنوان رکن اسای پیشبرد حقوق بشر و دموکراسی ارزیابی می‌کنند. خانم شجاعی در ادامه صحبت‌های خود ضمن لازم و ملزوم دانستن مبارزات اجتماعی و سیاسی زنان برای احقاق حقوق خود، نقش آموزش و بویژه آموزش سیاسی زنان، را مهم دانست. ایشان در همین رابطه به نقش برجسته نرگس محمدی به عنوان یک سخنور توانا و شجاع و یک زن آگاه و دارای توان بالای سازماندهی، اشاره کرد. منصوره شجاعی ضمن برشمردن فعالیتهای نرگس محمدی در دفاع از حقوق زنان، به ابتکار ایشان در ایجاد کمیسیون زنان در کانون مدافعان حقوق بشر و نیز نقش مهم ایشان در کمپین یک میلیون امضاء، اشاره کرد. ایشان، کینه و حساسیت حاکمیت زن‌ستیز نسبت به نرگس محمدی، ناشی از همین خصوصیات، توانایی‌ها و مبارزات پیگیر ایشان به عنوان یک فعال برجسته جنبش زنان، دانست و اینکه حاکمیت وجود نرگس محمدی و امثال ایشان نظیر آتنا فرقدانی، عالیه مطلب زاده، آرش صادقی ... را «خطری» برای خود می‌داند. خانم شجاعی در بخش دیگری از سخنانش، با اشاره به نحله‌های گوناگون فمینیسم، از جمله لیبرال فمینیسم، سوسیال فمینیسم و فمینیسم اسلامی، معتقد است که جنبش زنان با سابقه صد سال مبارزه برای بدست آوردن حقوق خود، به آن درجه از بلوغ رسیده است که بتواند در شرایط متغیر اجتماعی و سیاسی، شیوه‌های متناسب با شرایط را انتخاب کند. ایشان معتقد است که نرگس محمدی سمبل این بلوغ است. خانم شجاعی، ضمن اشاره به اهمیت شبکه های اجتماعی و نهادهای مدنی، اعلام کرد که مخاطب نرگس محمدی و ما نه دولتها، بلکه نهادهای مدنی و حقوق بشری، نویسندگان و روشنفکران جوامع مختلف هستند. ایشان همچنین به ضرورت ارتباط فعالین حقوق بشری خارج و داخل کشور اشاره کردند و اعلام کرد که این ارتباط قطع نشده است و همین موضوع، حاکمیت زن ستیز و تفرقه انداز را به هراس انداخته است. بعد از پایان سخنرانی، منصوره شجاعی به سوالات تعدادی از حاضران، پاسخ دادند. در ادامه برنامه، پیام آقای تقی رحمانی، همسر نرگی محمدی، توسط مجری برنامه، خوانده شد. در این پیام از جمله چنین آمده است: اعلامیه حقوق بشر را می‌توان میثاقی جهانی دانست که حقوق مدنی و سیاسی و اجتماعی جوامع باید خود را به ان نزدیک کنند. اما چگونه ؟.. این نکته‌ای مهم و هم راهبردی است. به عبارتی مسئله ما تحققی کردن حقوق بشر در جوامع است. این مسیر اسانی نیست تلاش بخشی از فعالان مدنی و حقوق بشری در ایران چنین است که قوانین و رفتار ها را به اعلامیه جهانی حقوق بشر نزدیک کنند. نرگس محمدی و برخی از فعالان حقوق بشر و فعالان مدنی و سیاسی چنین می‌کنند و این تحققی کردن حقوق بشر مستلزم تلاشی مضاعف است تا به نتیجه برسد. تلاش برای لغو تدریجی احکام اعدام،مخالفت با تحریم و جنگ و هم چنین تلاش برای ارتقای حقوق زنان از طریق نقش بیشتر اجتماعی انان و در این جهت تلاش برای تغییر قوانین ظالمانه که نقش زنان را در جامعه محدود می‌کند. این تلاش فعالان شایسته است که حمایت شود. تجلیل شما از نرگس محمدی بلندتر کردن صدای این فعالان در جامعه جهان است. تجربه حقوق بشر تلاشی تدریجی و با حوصله را می‌طلبد. با تشکر از شما و همه نمایندگان مردمی که با حمایت از فعالان مدنی و حقوق بشری مانند نرگس محمدی تلاش این فعالان را ارج می‌نهید. در ادامه، فیلم سخنرانی خانم نرگس محمدی بمناسبت دومین سالگرد قتل ستار بهشتی توسط زندانبانان جمهوری اسلامی، پخش شد. پایان بخش قسمت اول برنامه، اجرای دو ترانه از ساخته‌های هنرمند متعهد شهرمان، آقای مجتبی دادگر همراه بود، که با صدای خود ایشان خوانده شد. بخش دوم برنامه، شامل میزگردی با حضور نمایندگان دو حزب سیاسی سوئد و آراز فنی از طرف جامعه بود. آقای طاهر پلاسید از طرف حزب چپ سوئد و آقای یوهان بوسر از طرف حزب سوسیال دمکراتهای سوئد در این میزگرد شرکت داشتند. آقای بوسر ضمن اشاره به افزایش نفوذ و قدرت نیروهای راست افراطی در اروپا و جهان، به شرایط کردها در ترکیه و اقدام دولت ترکیه علیه کردها و دستگیری نمایندگان کردها در مجلس این کشور اشاره کرد. ایشان سپس در مورد مشاهدات خود از روند انتخابات ریاست جمهوری امریکا، سخن به میان آورد. آقای بوسر ضمن اشاره به اقدامات اصلاحی دولت اوباما از جمله در زمینه بهداشت و درمان، عنوان کرد که علیرغم امیدواری نسبت به انتخاب هیلاری کلینتون، ترامپ توانست با فریب مردم و دادن وعده و نیز استفاده از سیستم انتخاباتی آمریکا، در انتخابات برنده شود. آقای بوسر در رابطه با انتخاب ترامپ و آینده حقوق بین الملل، اظهار کرد که، با توجه به اظهارات ضد و نقیض ترامپ، مشکل است که پیش‌بینی کرد چه اتفاقاتی خواهد افتاد؛ اما دلایل کافی برای نگرانی وجود دارد. آقای پلاسید از حزب چپ، که یک فرد ایرانی تبار است، ضمن ابراز خوشحالی از اینکه در میان هموطنان خود میباشد، گفت که انتخابات امریکا نشان داد که چگونه حقوق بشر از محتوای خودش خالی میشود. ایشان ضمن اشاره به جنگ افروزیهای آمریکا در دوران ریاست جمهوری اوباما، عنوان کرد که چگونه همه ما نسبت به اوباما به عنوان اولین رییس جمهور سیاهپوست امریکا، که اقدامات مثبتی هم انجام داد، خوشبین بودیم. آقای پلاسید از جمله گفت که سیاست امریکا در دوره اوباما دوگانه بوده است. اوباما از یک طرف گفتمان خوبی در رابطه با حقوق همجنس گرایان و علیه راسیسم پیش برد و از طرفی دیگر با اتخاذ سیاست های نادرست و ناتوانی در کاهش شکاف بین طبقات زمینه ساز قدرت گیری ترامپ شد. ایشان در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت که وضعیت حقوق بشر بویژه در رابطه با پناهندگان در سوئد و اروپا پایمال شده است. در رابطه با سیاست خارجی ترامپ، آفای پلا سید معتقد است که هدف ترامپ عقب نشاندن ایران در رابطه با توافق هسته‌ای میباشد. با توجه به کمی وقت قرار شد که آراز که نوشته ی خود را در این مورد به کسانی که مایل باشند ارسال کند! در بخش پرسش و پاسخ، سوالاتی از جمله در رابطه با تهدید ترامپ برای خروج از ناتو و عواقب اجرای این تصمیم و نیز زمینه ها و و دلایل رشد روز افزون نیروهای راست افراطی در سوئد، اروپا و امریکا، مطرح شد. سخنرانان ضمن بیان نظرات خود در این موارد، معتقد بودند که افزایش شکاف طبقاتی، توزیع ناعادلانه ثروت و بیکاری از عوامل اصلی رشد نیروهای راست افراطی بوده است. مراسم با تشکر از سخنرانان و تقدیم هدایایی به آنها به رسم یادبود، پایان یافت. هیئت مدیره جامعه دفاع از حقوق بشر و دموکراسی در ایران – سوئد ۱۲ دسامبر ۲۰۱۶  

اقدام اعتراضی و اندوهبار کشاورزان هرمزگان

$
0
0
کشاورزهای عصبانی هرمزگان گونی‌های گوجه‌فرنگی و بادمجان را از پشت وانت بارها آویزان کرده و دسترنج چند ماهه‌شان را در جاده‌های روستایی و رودخانه‌ها رها می‌کنند. حالا حدود یک هفته‌ای می‌شود که اعتراض متفاوت کشاورزان رودان، قلعه غازی، میناب، هشت‌بندی و ... استان هرمزگان ادامه دارد و کار به تشکیل کمپین «نچیدن گوجه‌فرنگی» کشیده است.شهروند کشاورزهای عصبانی هرمزگان گونی‌های گوجه‌فرنگی و بادمجان را از پشت وانت بارها آویزان کرده و دسترنج چند ماهه‌شان را در جاده‌های روستایی و رودخانه‌ها رها می‌کنند. حالا حدود یک هفته‌ای می‌شود که اعتراض متفاوت کشاورزان رودان، قلعه غازی، میناب، هشت‌بندی و ... استان هرمزگان ادامه دارد و کار به تشکیل کمپین «نچیدن گوجه‌فرنگی» کشیده است. گوجه‌فرنگی که حدود ٢٠ روز پیش در بازار تهران به کیلویی ۵۰۰۰ تومان رسیده بود، حالا به یک‌باره بدون مشتری مانده است و کشاورزان هرمزگانی می‌گویند که سود فروش گوجه‌فرنگی و بادمجان در بازار مصرف‌کننده به اندازه‌ای است که بتواند محصول کشاورزان را نجات دهد اما دلالان به سود کمتر از ٨ تا ٩ برابر قانع نمی‌شوند و برای مفت‌خریدن محصول، کشاورزان را زیر فشار گذاشته‌اند. حالا نه دولت بادمجان و گوجه‌فرنگی را به صورت تضمینی از کشاورزان خریداری می‌کند و نه صادرات به همین راحتی است که کشاورزان از عهده آن برآیند و زمین بازی، شش دانگ به دلالان واگذار شده است. کشاورزان منطقه توضیح می‌دهند که دلال‌ها حاضر نیستند بیشتر از ٢٠٠ تومان برای هر کیلوگرم گوجه‌فرنگی و بیشتر از ۵۰ تومان برای هر کیلوگرم بادمجان پول بدهند و با این پول حتی نمی‌شود دستمزد کارگرانی را پرداخت که محصول را برداشت کرده‌اند زیرا هزینه برداشت هر کیلوگرم محصول ۲۵۰ تومان است. یکی از فروشندگان نهاده‌های کشاورزی رودان می‌گوید: اوضاع مالی کشاورزان منطقه به اندازه‌ای خراب است که برای خرید سم مورد نیازشان، کارت یارانه نقدی‌شان را گرو می‌گذارند. با گریه، محصولاتشان را به جاده می‌ریختند «کشاورزان با گریه پشت وانت‌بارها ایستاده بودند و گوجه‌فرنگی‌ها را به جاده می‌ریختند». این جمله را حسینی، یکی از کشاورزان منطقه رودان می‌گوید و توضیح می‌دهد که برداشت گوجه‌فرنگی و بادمجان حدود یک هفته‌ای است در استان هرمزگان شروع شده است. پس از هرمزگان سایر مناطق گرمسیری مانند سیستان‌وبلوچستان و کرمان برداشت خود را آغاز می‌کنند، این در حالی است که دلالان منطقه قیمت‌های بسیار نازلی برای گوجه‌فرنگی و بادمجان در نظر گرفته‌اند که حتی کفاف هزینه‌های اولیه کشاورزان را نمی‌دهد. او ادامه می‌دهد: دلالان به کشاورزان گفته‌اند گوجه‌فرنگی و بادمجان در بازار فراوان است و حاضر نمی‌شوند بیشتر از ٢٠٠ تومان برای گوجه‌فرنگی و بیشتر از ۵۰ تومان برای بادمجان پول بدهند. الگوی کشت نمی‌دهند حالا دوباره همان بحث‌های قدیمی زنده شده است؛ اینکه چرا دولت به کشاورزان الگوی کشت نمی‌دهد تا بازار با مازاد عرضه روبه‌رو نشود. خدنگی، مدیرکل دفتر صیفی و سبزیجات وزارت کشاورزی مثل بیشتر اوقات حاضر به پاسخگویی به خبرنگاران نمی‌شود و عباس کشاورز، معاون وزیر کشاورزی می‌گوید که ما الگوی کشت به کشاورزان می‌دهیم اما رعایت نمی‌کنند و تصور می‌کنند چون پارسال قیمت محصولی بالا بوده است، همگی باید همان محصول را بکارند و تنظیم بازار را به هم بریزند. اما حسینی، کشاورز رودانی می‌گوید: جهاد کشاورزی هیچ الگوی کشتی به کشاورزان نمی‌دهد و اصلا مروجان سر مزرعه‌ها نمی‌آیند. تنها اگر کشاورزی برای خرید کود شیمیایی یا مسأله دیگری سر و کارش به سازمان جهاد کشاورزی منطقه بیفتد، ممکن است از او بپرسند چه می‌خواهی بکاری و توصیه‌ای کتبی برای کشت به او بدهند؛ در غیر این صورت هیچ اطلاع‌رسانی دقیقی به عموم کشاورزان انجام نمی‌شود. دلالان به سود متعارف قانع نیستند عبدالله صالحی، دیگر کشاورز منطقه موضوع را فراتر از الگوی کشت می‌داند و می‌گوید دلالان خون به دل کشاورزان کرده‌اند و به سود متعارف قانع نیستند. او توضیح می‌دهد: دلالان برای هر کیلوگرم گوجه لوکس و مرغوب گلخانه‌ای بیشتر از ٤٠٠ تومان پول نمی‌دهند. این در حالی است که اگر کشاورز بخواهد هزینه و درآمدش سربه‌سر شود و سود صفر را در نظر بگیریم، باید هر کیلوگرم گوجه گلخانه‌ای هزار تومان به فروش برسد. او ادامه می‌دهد: دلالان برای هر کیلوگرم گوجه بوته‌ای نیز ٢٠٠ تومان پول می‌دهند اما هزینه برداشت هر کیلوگرم گوجه‌فرنگی بوته‌ای ۲۵۰ تومان است. این موضوع در حالی رخ می‌دهد که همین ٢٠ روز در بازار تهران قحطی گوجه‌فرنگی آمد و قیمت هر کیلوگرم گوجه به پنج‌هزار تومان رسید. حسین مهاجران، رئیس اتحادیه فروشندگان میوه و سبزیجات توضیح می‌دهد: برداشت زودرس گوجه‌فرنگی و بادمجان به دلیل طولانی‌شدن دوره گرمای هوا باعث شده است تنظیم بازار به هم بخورد و به یک‌باره محصول زیادی به بازار تزریق شود و قیمت گوجه‌فرنگی ظرف ٢٠ روز به کمتر از نصف رسیده است اما با این حال قیمت در بازار مصرف به اندازه‌ای است که سود کشاورزان را تأمین کند. درحال حاضر، قیمت هر کیلوگرم گوجه‌فرنگی معمولی در بازار تهران بین ۱۵۰۰ تا ١٨٠٠ تومان و قیمت هر کیلوگرم گوجه مرغوب گلخانه‌ای بین ٣٤٠٠ تا ۳۵۰۰ تومان است اما گویا توقع دلالان سودی بیشتر از ٨ تا ٩ برابر است. هیچ‌کس واکنشی به اعتراضمان نشان نداده است از سوی دیگر کشاورزان منطقه گفته‌اند امسال صادرات گوجه‌فرنگی به مشکل خورده است و کشاورزان نمی‌توانند محصول خود را از چنگ دلالان نجات بدهند و صادر کنند اما عباس کشاورز، معاون وزیر کشاورزی این موضوع را رد می‌کند و می‌گوید: صادرات گوجه‌فرنگی هیچ مشکلی ندارد و کشاورزان بروند محصولشان را صادر کنند! او حاضر به توضیحات بیشتر نمی‌شود و البته کشاورزان رودانی می‌گویند این موضوع در اداره جهاد کشاورزی منطقه‌شان نیز تکرار شده است و با گذشت یک هفته از اعتراض کشاورزان آنها هیچ واکنشی به این موضوع نشان نداده‌اند. کشاورزان می‌گویند که عراق به‌عنوان بزرگ‌ترین واردکننده محصولات کشاورزی ایران، تعرفه واردات گوجه‌فرنگی را بالا برده است تا از کشاورزانش حمایت کند و به همین دلیل دیوار صادرات محصولات کشاورزی بلندتر شده است. حالا نه دولت گوجه‌ فرنگی و بادمجان را به صورت تضمینی از کشاورزان خریداری می‌کند و به ادعای کشاورزان نه صادراتی در کار است و نه کارخانه‌های رب گوجه‌ فرنگی در نیمه دوم‌ سال خرید انجام می‌دهند. کشاورزان توضیح می‌دهند که گوجه‌فرنگی مورد نیاز کارخانجات رب باید آفتاب تابستانی بخورد و ترش شود تا طعم بهتری به رب تولیدی بدهد؛ برای همین صنایع تبدیلی و تکمیلی گوجه‌فرنگی خریدهای زمستانی ندارند. مجموع این مسائل، زمین بازی را به دلالان واگذار کرده است. دلالانی که به سود ٨ تا ٩ برابر هم رضایت نمی‌دهند و کشاورزان را برای «بزخری» محصولاتشان زیر فشار گذاشته‌اند.

محكومیت انفجارهای استانبول از سوی ایران

$
0
0
محكومیت انفجارهای استانبول از سوی ایراندوشنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۵ سخنگوی وزارت امورخارجه كشورمان انفجارهای تروریستی استانبول تركیه كه منجر به كشته و مجروح شدن ده‌ها تن از شهروندان این كشور شد را قویا محكوم كرد. بهرام قاسمی ضمن ابراز همدردی با ملت، دولت و بازماندگان حادثه تروریستی استانبول تركیه اظهار داشت: ادامه و استمرار اقدامات تروریستی در كشور دوست و همسایه تركیه و دامن زدن به موج خشونت و ناامنی در این كشور موجب تاسف و نگرانی عمیق است و مقتضی است در برابر اراده و زبان واحد تروریست‌ها و افراط‌گرایان كه همانا توسل به خشونت عریان و وحشت‌آفرینی مرگبار است، پاسخی قاطع و پیامی یكسان از سوی همه كشورهای منطقه و جهان به تروریست‌های خشونت‌طلب داده شود. قاسمی در ادامه تاكید كرد: امروز تروریسم و وحشت‌آفرینی به تهدیدی فراگیر علیه همه كشورها تبدیل شده و مبارزه با آن هم راهكاری جز عزم و اجماع جهانی ندارد.

جواد لاریجانی: اخیرا روسای جمهور ما فیلسوف می‌شوند

$
0
0
جواد لاریجانی: اخیرا روسای جمهور ما فیلسوف می‌شونددوشنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۵ آرمان از روز دانشجو چند روزی می‌گذرد اما سخنرانی‌ها همچنان در برخی دانشگاه‌ها برگزار می‌شود. برخلاف آنچه برخی دولت روحانی را متهم می‌کردند که به مخالفان اجازه سخنرانی در روز دانشجو داده نشده است اما منتقدان تا جایی که ظرفیت داشتند از این تریبون استفاده کردند. در آخرین مورد از مخالفت‌ها با دولت همین دیروز در دانشگاه علوم قضائی، روحانی به غفلت از وظیفه اصلی خود یعنی ریاست امور اجرایی کشور متهم شد. در واقع نه تنها روحانی که دست کم سه رئیس جمهور تاریخ انقلاب، مورد انتقاد محمد جواد لاریجانی قرار گرفتند. او گفت:«یکی از بدشانسی‌های ملت ما این است که اخیرا هرکس رئیس جمهور می‌شود بلافاصله فیلسوف می‌شود و یادش می‌رود قطع نظر از آرای فلسفی اش، چارچوبی از وظایف را بر عهده دارد. در دوره اصلاحات، رئیس جمهور مدام در خصوص تفکرات جامعه مدنی و مباحث ژورنالیستی صحبت می‌کرد، در حالی که اصل قضیه موقوف می‌ماند. رئیس جمهور بعدی چند سالی خوب بود اما بعد از مدتی فیلش یاد هندوستان افتاد؛ یا می‌گفت به جایی وصل هستیم و یا وصل نیستم و شروع به استنباط‌های عجیب و غریب می‌کرد. در حالی که کسی که وصل شود از او خبری نمی‌آید؛ اکنون نیز همین جور است و بحث‌های فلسفی را بیشتر از بحث‌های اجرایی و مدیریتی می‌بینیم.» انتقاد جواد لاریجانی از دولت روحانی بی سابقه نیست، او پارسال هم در واکنش به برخی اظهارات روحانی، سخنان رئیس جمهور را خطرناک دانسته بود. اظهارتی که روحانی در آن گفته بود:«نباید فکر کنیم پس از حصول توافق می‌توانیم هر طور که بخواهیم حرف بزنیم و عمل کنیم و دیگران در برابر این تغییر رفتار ما واکنشی نخواهند داشت» لاریجانی در ادامه گفت: فردی می‌گوید که نمی‌خواهیم به زور کسی را به بهشت ببریم و دیگری می‌گوید اصلا به خاطر این که سعی کردیم دین را اقامه کنیم مردم را از دین زده کرده‌ایم.»

درخواست بازنگری در سیاست‌های دانشگاهی دولت

$
0
0
درخواست بازنگری در سیاست‌های دانشگاهی دولتدوشنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۵
 شرق حزب اتحاد ملت، در بیانیه‌ای از دولت خواست در سیاست‌های دانشگاهی خود بازنگری کند. در بخش‌هایی از این بیانیه آمده است: «برخی اخبار حاکی از احضار فعالان دانشجویی یا تعطیلی نشریات دانشجویی است. درحالی‌که اتحادیه‌های سراسری تشکل‌های اصولگرا مجوز گرفته‌اند، برای اتحادیه‌های اصلاح‌طلب در دانشگاه مجوز صادر نشده و از برگزاری نشست‌های هم‌اندیشی تشکل‌های اصلاح‌طلب و انجمن‌ها جلوگیری می‌شود. گویی وزارت علوم در عمل، در برابر برخی تسلیم شده است. از سوی دیگر در خصوص نقض عدالت آموزشی و تداوم برخی تبعیض‌های جنسیتی نیز نگرانی‌هایی وجود دارد. رویه‌های فعلی نه با شعار تدبیر و اعتدال همخوانی دارد و نه با مطالبات دانشگاهیانی که با امید از رئیس‌جمهوری حمایت کرده‌اند. بنابراین دولت باید در سیاست‌گذاری‌ها و رویکردهای مدیریتی خود در این حوزه بازبینی اساسی صورت دهد».

سؤال از وزیر خارجه به خاطر برکناری سفیر ایران در سوریه

$
0
0
سؤال از وزیر خارجه به خاطر برکناری سفیر ایران در سوریهدوشنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۵
 ایسنا هفت نماینده مجلس شورای اسلامی به دلیل برکناری شیبانی سفیر ایران در سوریه از وزیر امور خارجه طرح سؤال کردند. در این سؤال که از سوی جواد کریمی‌قدوسی نماینده مشهد در اختیار خبرنگاران گذاشته شده، آمده است: چرا در اوج حوادث کشور سوریه، دیپلمات انقلابی ایران در سوریه را شبانه به تهران بر می‌گردانید، بدون اینکه جایگزین مناسب ایشان هماهنگ و انتخاب شده باشد. پیرو برکناری دیپلمات انقلابی امیرعبداللهیان، شاهد برکناری دیپلمات انقلابی و مقاوم جمهوری اسلامی بودیم که در اوج حوادث و بحران‌های آن منطقه ثابت در آن سنگر ماند و حتی خانواده خود را در شبی که قرار بود آمریکا حمله گسترده خود را به سوریه آغاز کند از آن کشور خارج نکرد. جنابعالی خوب می‌دانید که در این شرایط هیچ کشوری دست به این اقدامات نسنجیده نمی‌زند مگر اینکه بخواهد به جریانی امتیاز بدهد. سیاست وزارت خارجه در دفاع از جریان مقاومت در این شرایط حساس به شدت زیر سؤال است. شما می‌توانستید آقای شیبانی را با یک حکم ویژه در آن سنگر حفظ نمایید، تا اوضاع آن کشور تثبیت شود ولی این اقدام را انجام ندادید.

یک ژنرال دیگر به کابینه ترامپ اضافه شد

$
0
0
یک ژنرال دیگر به کابینه ترامپ اضافه شدرئیس جمهور منتخب آمریکا رسما ژنرال جان کلی را به عنوان رئیس اداره امنیت داخلی دولت جدیدش معرفی کرد. به گزارش ایسنا، به نوشته روزنامه وال استریت ژورنال، این اقدام که طی آن یک فرمانده نظامی را به صورت مستقیم مسئول رسیدگی به عملیات نیروهای آمریکایی در مرکز و جنوب آمریکا می‌کند در حقیقت مسئول یکی از مسائل کلیدی و مهم کمپین رئیس جمهور منتخب آمریکاست: امنیت مرز میان مکزیک و آمریکا. ژنرال کلی دومین ژنرال دریایی بازنشسته است که به کابینه ترامپ می‌پیوندد. هم کلی و هم ژنرال جیمز ماتیس که به عنوان وزیر دفاع کابینه ترامپ انتخاب شده باید از سوی سنا تایید شوند. دونالد ترامپ، رئیس جمهوری منتخب آمریکا همچنین ژنرال مایکل فلین را به عنوان مشاور امنیت ملی خود برگزیده است و در حال حاضر نیز مایکل راجرز را به عنوان گزینه احتمالی خود در آژانس اطلاعات ملی و ژنرال دیوید پترائوس را به عنوان وزیر خارجه بررسی می‌کند. ژنرال کلی پیش از این فرمانده نیروهای آمریکایی در جنوب این کشور بود؛ واحدی که وظیفه آن نظارت بر فعالیت‌های نظامی این کشور در جنوب مکزیک، آمریکای مرکزی، آمریکای جنوبی و حوزه دریای کارائیب است. به عنوان فرمانده نیروهای جنوبی، کلی همواره بر مسائل امنیت داخلی توجه ویژه‌ای داشته است. در این میان رویکرد و مواضع ژنرال کلی درباره مهاجرت و اعمال محدودیت‌های مرزی به نظر می‌رسد که عامل تمایل ترامپ به وی بوده است. در سایر مهارت‌هایی که کلی با داشتن آنها برای سمت وزارت امنیت داخلی کابینه ترامپ می‌تواند کارآمد باشد خدمت چندین ساله او به عنوان دستیار قانونی فرماندهی نیروهای دریایی بوده است که به وی تجربه حضور در خط مقدم مقابله با کنگره را داده است. در میان سایر وظایفی که او تا به امروز در اختیار داشت است می‌توان از عملیات نظارت بر مرکز بازداشت گوآنتانامو در کوبا و فرماندهی نیروهای آمریکایی در عراق نام برد. اودر سال 1970 به نیروهای دریایی پیوست و در دوران خدمتش به طولانی مدت‌ترین عضو ارتش آمریکا به عنوان یک ژنرال تبدیل شد وی در سال گذشته بازنشسته شد.

واشنگتن‌ پست: پیشمرگ‌های عراق قصد خروج از مناطق آزاد شده را ندارند

$
0
0
واشنگتن‌ پست: پیشمرگ‌های عراق قصد خروج از مناطق آزاد شده را ندارندروزنامه آمریکایی “واشنگتن پست”نوشته است پیشمرگ‌ها قصد ندارند از مناطقی که آزاد کرده‌اند و معادل مساحت نیمی از اقلیم کردستان عراق است عقب نشینی کنند. به گزارش ایسنا، روزنامه واشنگتن پست آمریکا در گزارشی نقشه‌ای از مناطق گسترده تحت کنترل نیروهای پیشمرگ را که بیش از نیمی از مساحت اقلیم کردستان عراق است را به همراه گزارش مفصلی از مناطق تحت کنترل آنها منتشر کرد و نوشت: کردها عملا با آزادسازی مناطق تحت تصرف داعش و به کنترل درآوردن آنها ، مناطق تحت نفوذ خود را به اندازه نصف اقلیم کردستان گسترش داده‌اند. در این گزارش که با نظرسنجی از برخی رهبران میدانی پیشمرگ‌ها در منطقه بعشیقه همراه است به نقل از آنها آورده شده، پیشمرگ‌ها هرگز یگان‌های خود را از این مناطق بیرون نخواهند برد زیرا آنها را مناطقی متعلق به خود می‌دانند و با هرگروهی که بخواهد آنها را از این مناطق بیرون کند، مبارزه خواهند کرد. این روزنامه چاپ آمریکا در ادامه نوشت: اظهارات مسئولان کرد نشان می‌دهد که آنها با وجود هشدارهای بغداد قصدی برای عقب نشینی از این مناطق ندارند؛ مساله‌ای که در مرحله پس از نابودی داعش، خطر آغاز درگیری‌های طایفه‌ای جدید و طولانی مدتی را با توجه به شرایط کنونی در پی خواهد داشت. واشنگتن پست تاکید کرد: با وجود ائتلاف اخیر میان اربیل و بغداد که به نیروهای ارتش عراق و دستگاه مبارزه با تروریسم اجازه می‌دهد از محورهای شمالی، شرقی و جنوبی اربیل به سمت موصل بروند اما درگیری و بحث در مورد مناطق آزاد شده پس از عملیات موصل میان دو طرف بسیار جدی و شدید خواهد بود. در این گزارش آمده است، گسترش حضور نیروهای پیشمرگ در عراق پس از ظهور داعش و کردهای مورد حمایت غرب در سوریه اقدامی “تحریک آمیز و عامدانه”در کشورهای آشوب زده منطقه جهت توسعه منافع و نفوذ اقلیت کرد است که این روزها به تحقیق رویای خود در تشکیل کشوری مستقل نزدیک شده است.
Viewing all 37569 articles
Browse latest View live


<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>